• وبلاگ : پاي سيب
  • يادداشت : هوش مصنوعي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 32 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + اميرحسين 
    اولين سوال رو مطرح مي کنم اميدوارم که دوستان هم استقبال کنن و با توجه به نزديکي امتحان کارشناسي ارشد خيلي سريع پاسخ بدن .
    فايل هاي ضميمه
    نوع فايل: rar problem1.rar‏ (69.7 کيلوبايت, 149 ديدار)
    __________________
    + اميرحسين 
    منطق مرتبه بالاتر:

    ما را قادر مي‌سازد تا بتوانيم کيفيت روابط و توابع اشياء را به خوبي تعيين کنيم.
    قدرت معنا دارتري نسبت به منطق اول دارد.

    عبارات تابعي و گزاره‌اي با استفاده از عملگر ? :

    اغلب مفيد است که توابع و گزاره‌هاي پيچيده را از قسمت هاي ساده‌تري تشکيل دهيم.
    عملگر ? مرسوم است که براي اين منظور استفاده شود.
    اين ?– expression مي‌تواند براي آرگومان‌ها نيز به کار برده شود تا به يک ترم منطقي منتهي شود.
    براي مثال گزارة «از جنيست متفاوت و از‌ آدرس مشابه هستند.» را مي‌تواند به صورت زير نوشت:


    راه دقيقي براي گفتن اينکه يک شيئي منحصر به فرد يک گزاره را قانع مي‌کند، وجود ندارد. بعضي از مؤلفان علامترا استفاده مي‌کنند.

    جمله بالا بدين معناست که «يک شيئي منحصر به فرد x وجود دارد که(King(xرا قانع مي‌کند «يا غير رسمي تر بگوييم» دقيقاً يک King وجود دارد.

    عملگر يکتايي:

    براي مفهوم يکتايي استفاده مي‌کنيم.
    علامت(xp(xعموماً براي بازنمايي مستقيم شيئي مورد نظر استفاده مي‌شود.

    انواع علائم:
    تعدادي از علائم رايج در منطق مرتبه اول:

    __________________

    استفاده از منطق مرتبه اول:

    دامنه Kinship
    اصل موضوعات، تعاريف و قضايا
    دامنه مجموعه‌ها
    علائم خاص براي مجموعه‌ها، ليست‌ها و محاسبات
    طرح پرسش و گرفتن پاسخ

    عامل‌هاي منطق براي دنياي Wumpus:

    ما معماري سه عامل را در نظر مي‌گيريم:
    1)عامل‌هاي (reflex) که فقط ادراکات و عملياتشان رامطابق هم طبقه‌بندي مي‌کنند.
    2)عامل‌هاي مبتني بر مدل (model-based) که بازنمايي داخلي از دنيا را تشکيل مي‌دهند و از آن براي عملکردشان استفاده مي‌کنند.
    3)عامل‌هاي مبتني بر هدف goal-based که اهداف را صورت مي‌دهند و سعي دارند تا به آنها برسند. (عامل‌هاي مبتني بر هدف معمولاً عامل‌هاي مبتني بر مدل نيز هستند.)

    عامل واکنشي ساده:

    ساده‌ترين نوع ممکن عامل، قوانيني دارد که مستقيماً ادراکات را به عمليات مرتبط مي‌سازد. اين قوانين مشابه واکنش يا غرايز هستند.

    محدوديت‌هاي عامل‌هاي واکنشي ساده:

    وجود مسائلي که بايد به عامل از طريق بازنمايي دنيا فهمانده شود.
    عامل‌هاي واکنشي نمي‌توانند از حلقه‌هاي نامحدود اجتناب ورزند.

    بازنمايي تغيير در دنيا:

    در طراحي عامل، تمام ادراکات به پايگاه دانش اضافه مي‌شود، و در اصل تاريخچه ادراک تمام آن چيزهايي است که در مورد دنيا بايد دانسته شود. اگر ما قوانيني داشته باشيم که به گذشته به همان خوبي زمان جاري رجوع کنند، مي‌توانيم قابليت‌هاي يک عامل را براي يافتن جايي که عملکرد بهينه دارد، افزايش دهيم.
    هر سيستمي که تصميماتي را بر پايه ادراکات گذشته مي‌گيرد، مي‌تواند براي استفاده مجدد از جملاتي در مورد حالت جاري، دوباره نوشته شود، به شرط اينکه اين جملات به محض رسيدن هر درک تازه‌اي و در عمل تازه‌اي که انجام مي‌شود، به روز درآورده شود.
    قوانيني که روش‌هايي در آن دنيا مي‌تواند تغيير کند (تغيير نکند) را تعريف مي‌کنند، قوانين diachronic ناميده مي‌شوند که از زبان يوناني به معناي «سرتاسر زمان» برگرفته شده است. بازنمايي تغييرات يکي از مهم‌ترين حيطه‌ها در بازنمايي دانش است.
    ساده‌ترين راه براي کنار آمدن با تغييرات، تغيير پايگاه دانش است.

    محاسبه موقعيت:

    محاسبه موقعيت (Situation Calculus) روش خاصي براي تعريف تغييرات در منطق مرتبه اول است.
    تصوري که از دنيا مي‌شود، آن را به صورت دنباله‌اي از موقعيت‌ها در نظر مي‌گيرد، که هر کدام از آنها يک "snapshot" از حالت دنيا است.

    استنتاج خواص پنهاني دنيا:

    زماني که عامل بتواند تشخيص دهد که کجا قرار دارد، مي‌تواند کيفيت‌ها را با محل، به جاي موقعيت تطبيق دهد.
    + اميرحسين 


    جملات اتمي (Atomic sentences):

    مي‌توانيم با استفاده از ترم‌هايي براي ارجاع به اشياء و گزاره‌هايي براي ارجاع به روابط، جملات اتمي به وجود آوريم، که حقايق را پايه‌گذاري مي‌کنند.
    يک جمله اتمي از يک سيمبول گزاره‌اي تشکيل يافته و توسط يک ليست پرانتز از واژه‌ها دنبال مي‌شود.

    يک جمله اتمي درست است اگر رابطه ارجاع شده توسط سيمبول گزاره با اشياء ارجاع شده توسط آرگومان‌ها مطابقت داشته باشد.

    رابطه در صورتي صحت دارد که tuple اشياء در رابطه باشد.
    حقيقت يک جمله بنابراين هم به تفسير و هم به دنيا بستگي دارد.

    جملات پيچيده:

    ما مي‌توانيم از رابط‌هاي منطقي براي تشکيل جملات پيچيده‌تر فقط در محاسبات گزاره‌اي استفاده کنيم.
    معاني جملات که با استفاده از رابطهاي منطقي فرم گرفته‌اند، ازلحاظ گزاره‌اي با آن يکسان هستند.
    سورها (Quantifires):
    زماني که ما منطقي در اختيار داريم که شامل اشياء است، طبيعي است که ذکر خواص کلي اشياء را بر شمارش اشياء توسط نام ترجيح مي‌دهيم. سورها به ما اجازه اين کار را مي‌دهند.

    منطق مرتبه اول دو سور استاندارد دارد:
    عمومي (universal)
    وجودي (existential)

    سور عمومي: (Universal Quantification)

    معمولاً به معني «براي تمام» است.

    شما يک جمله را مي‌توانيد به صورت که P يک عبارت منطقي است تصور کنيد. و P معادل با ترکيب عطفي تمام جملات حاصل شده توسط جانشيني نام يک شيئ براي متغير x هرجا که درP ظاهر شود، است.

    سور وجودي (Existential):
    به صورت «وجود دارد...» تلفظ مي‌شود. درحالت کلي زماني درست است که P براي بعضي از اشياء در دنيا درست باشد. بنابراين مي‌تواند به عنوان معادلي براي ترکيب فصلي جملات بدست آمده توسط جانشيني اسم يک اشياء براي متغير x، تصور شود.
    بنابراين، يک جمله شرطي با سور وجودي در دنيايي شامل هر شيئ که مقدم آن ترکيب شرطي نادرست باشد، درست است. از اين رو همچنين جملاتي اصلاً چيزي براي گفتن ندارند.

    سورهاي لانه‌اي (Nested Quantifiers):
    معادل با است
    ترتيب سورها بسيار مهم است. اگر ما آنها را در پرانتز قرار دهيم روشن‌تر مي‌شود.
    در حالت کلي جمله دلخواهي است که شامل x,y مي‌باشد. مي‌گويد که هر شيئي در دنيا يک خاصيت ويژه‌اي دارد، و آن خاصيت به چند شيئي توسط رابطه p مربوط مي‌شود.
    از طرف ديگر مي‌گويد که در دنيا شيئي وجود دارد که خاصيت ويژه‌اي دارد و خاصيت توسط p به هر شيئي در دنيا مربوط مي‌شود
    مشکل اساسي زماني بوجود ميآيد ، که دو سور با يک متغير استفاده مي‌شوند.
    قانون اين است که متغير به داخلي‌ترين سور که آن را بيان مي‌کند، پس اين متغير ارتباطي با ديگر سورها نخواهد داشت.

    ارتباط بين و
    در واقع دو سور وجودي و عمومي از طريق تناقض با هم در ارتباط هستند.
    بدليل اينکه در واقع رابط عاطفي در دنياي اشياء است و رابط فصلي است، تعجب آور نخواهد بود که آنها از قوانين دمورگان پيروي کنند. قوانين دمورگان در ارتباط با جملات سوري به شرح زير است:


    تساوي (Equality):
    به غير از گزاره‌ها و ترم‌هايي که قبلاً به آنها اشاره مي‌توانيم از سيمبول تساوي (equality symbol) براي ساختن عباراتي که دو ترم به شيئي مشابه رجوع کنند، استفاده مي‌کنيم.

    سيمبول تساوي : مي‌تواند به منظور شرح خواص يک تابع داده شده، استفاده شود. اين سمبول هم چنين مي‌تواند با علامت نقيض براي نشان دادن عدم تشابه دو شيئي استفاده شود.

    توسعه‌ها و تمايزات نگارشي:
    سه نوع از روشهاي که روي منطق مرتبه اول اعمال مي‌شود:

    1- منطق مرتبه بالاتر
    2-1 عبارات تابعي و گزاره‌اي با استفاده از عملگر ?
    2-2 سور يکتايي
    2-3 عملگر يکتايي
    3- انواع علائم

    + اميرحسين 
    منطق گزاره‌اي هستي شناسي بسيارمحدودي دارد و فقط براي دنيايي که شامل حقايق باشد، تعهد قبول مي‌کند و اين امر بازنمايي مسائل ساده را نيز مشکل ساخته است.

    منطق مرتبه اول (First-Order_logic) تعهدات هستي شناسانه قوي‌تري را نسبت به منطق گزاره‌اي ايجاد مي‌کند

    اجزايي که در اين منطق وجود دارند:

    اشياء(s): مردم، خانه‌ها، اعداد، تئوريها، رنگها، بازيهاي بيس‌بال، جنگلها، کشورها...
    روابط(Relations): برادرِ، بزرگتر از، داخل، قسمتي از، رنگ ...دارد، بدهکار است، اتفاق افتاد بعد از...
    خواص(Properties): قرمز، گرد: غيرواقعي، رسمي...
    توابع(Functions): پدرِ، بهترين دوست، يکي بيشتر ‌از، نوبت سوم...

    ما ادعا نمي‌کنيم که دنيا واقعاً از اشياء و روابط بين آنها ساخته شده است، بلکه اين جداسازي به ما کمک مي‌کند با بهتر در مورد دنيا قضاوت کنيم.

    1)منطق مرتبه اول قادر است تا حقايقي را در مورد تمام اشياء جهان بيان دارد.
    2)اگرچه منطق مرتبه اول، موجوديت اشياء و روابط آنها را ممکن مي‌سازد، اما هيچ تعهد هستي‌شناسي را براي چيزهايي مثل طبقات، زمان و حوادث قبول نمي‌کند.
    3)منطق مرتبه اول از اين نظر جهاني است که قادر است تا هر چيزي را که قابل برنامه‌ريزي باشد، بيان کند.
    نحو و معاني:

    منطق مرتبه اول جملاتي دارد، اما همچنين واژه‌هايي term نيز دارد که اشياء را بازنمايي مي‌کنند.

    سيمبول‌هاي ثابت، متغيرها و سيمبول‌هاي تابع براي ساخت واژه‌ها استفاده مي‌شوند، و
    کميت‌سنجها و سيمبولهاي گزاره‌اي براي ساخت جملات به کار برده مي‌شوند.

    تعريف دقيق هر عنصر به صورت زير است:

    سيمبولهاي ثابت (Constant Symbols):
    يک تفسير مي‌بايست معين کند که کدام شيء توسط کدام سيمبول ثابت در اشياء ارجاع داده مي‌شود.
    هر سيمبول ثابت، دقيقاً به اسم يک شيء نامگذاري مي‌شود، اما تمام اشياء نيازي به داشتن نام ندارند و بعضي از آنها مي‌توانند چند اسم داشته باشند.

    سيمبولهاي گزاره (Predicate Symbols):
    يک تفسير معين مي‌کند که يک سيمبول گزاره به يک رابطه ويژه درمدل رجوع مي‌کند.

    سيمبولهاي تابع (Function Symbols):
    بعضي از روابط تابع هستند، بدين معنا که هر شيئ دقيقاً به شيئ ديگري توسط رابطه رجوع مي‌کند.

    ترم‌ها (Terms):

    يک ترم، يک عبارت منطقي است که به يک شيئ رجوع مي‌کند.
    معاني رسمي ترم‌ها بسيار صريح است. تفسير، يک رابطه تابعي ارجاع داده شده توسط سيمبول تابع، و اشياء ارجاع داده شده توسط واژه‌ها را اختصاص مي‌دهد که آرگومان‌هايش هستند. از اين رو، تمام ترم به شيئ رجوع مي‌کند که به عنوان (n+1) امين مدخل در آن tuple در رابطه‌اي که اولين n عنصر آن اشياء ارجاع شده توسط آرگومان‌ها هستند، ظاهر مي‌شود.
    + اميرحسين 

    قوانين همزمان:
    قضايايي را که ما براي تسخير اطلاعات ضروري براي اين استنباط‌ها خواهيم داشت، قوانين همزمان (Synchronic) ناميده مي‌شوند، زيرا آنها خواص حالت يک دنيا را به ديگر خواص حالت دنياي مشابه، مربوط مي‌کنند.

    دو نوع اصلي از قوانين همزمان وجود دارند:

    قوانين Causal:

    قوانين سببي جهت مفروض شده علت را در دنيا منعکس مي‌کنند: بعضي از خواص پنهاني دنيا، ادراکات مطمئني را براي توليد شدن باعث مي‌شوند.

    قوانين تشخيصي (Diagnostic rules):

    قوانين تشخيصي مستقيماً دلالت بر حضور خواص پنهان شده از اطلاعات مبتني بر ادراک دارند.
    اگرچه قوانين تشخيصي به نظر مي‌آيد که اطلاعات مطلوبي را مستقيماً توليد کنند، خيلي حيله‌گيرانه است، اطمينان داشته باشيم که آنها قوي‌ترين نتايج ممکن را از اطلاعات موجود به دست مي‌آورند.

    مهم‌ترين مسئله براي به خاطر سپردن اين است که اگر قضايا به درستي و کمال، روش عملکرد دنيا و روشي که ادراکات توليد مي‌شوند را تعريف کنند، رويه استنتاج به درستي قوي‌ترين شرح ممکن از حالت دنيا با ادراکات داده شده را استخراج خواهد کرد.

    استفاده از منطق مرتبه اول:

    دامنه Kinship
    اصل موضوعات، تعاريف و قضايا
    دامنه مجموعه‌ها
    علائم خاص براي مجموعه‌ها، ليست‌ها و محاسبات
    طرح پرسش و گرفتن پاسخ

    عامل‌هاي منطق براي دنياي Wumpus:

    ما معماري سه عامل را در نظر مي‌گيريم:
    1)عامل‌هاي (reflex) که فقط ادراکات و عملياتشان رامطابق هم طبقه‌بندي مي‌کنند.
    2)عامل‌هاي مبتني بر مدل (model-based) که بازنمايي داخلي از دنيا را تشکيل مي‌دهند و از آن براي عملکردشان استفاده مي‌کنند.
    3)عامل‌هاي مبتني بر هدف goal-based که اهداف را صورت مي‌دهند و سعي دارند تا به آنها برسند. (عامل‌هاي مبتني بر هدف معمولاً عامل‌هاي مبتني بر مدل نيز هستند.)

    عامل واکنشي ساده:

    ساده‌ترين نوع ممکن عامل، قوانيني دارد که مستقيماً ادراکات را به عمليات مرتبط مي‌سازد. اين قوانين مشابه واکنش يا غرايز هستند.

    محدوديت‌هاي عامل‌هاي واکنشي ساده:

    وجود مسائلي که بايد به عامل از طريق بازنمايي دنيا فهمانده شود.
    عامل‌هاي واکنشي نمي‌توانند از حلقه‌هاي نامحدود اجتناب ورزند.

    بازنمايي تغيير در دنيا:

    در طراحي عامل، تمام ادراکات به پايگاه دانش اضافه مي‌شود، و در اصل تاريخچه ادراک تمام آن چيزهايي است که در مورد دنيا بايد دانسته شود. اگر ما قوانيني داشته باشيم که به گذشته به همان خوبي زمان جاري رجوع کنند، مي‌توانيم قابليت‌هاي يک عامل را براي يافتن جايي که عملکرد بهينه دارد، افزايش دهيم.
    هر سيستمي که تصميماتي را بر پايه ادراکات گذشته مي‌گيرد، مي‌تواند براي استفاده مجدد از جملاتي در مورد حالت جاري، دوباره نوشته شود، به شرط اينکه اين جملات به محض رسيدن هر درک تازه‌اي و در عمل تازه‌اي که انجام مي‌شود، به روز درآورده شود.
    قوانيني که روش‌هايي در آن دنيا مي‌تواند تغيير کند (تغيير نکند) را تعريف مي‌کنند، قوانين diachronic ناميده مي‌شوند که از زبان يوناني به معناي «سرتاسر زمان» برگرفته شده است. بازنمايي تغييرات يکي از مهم‌ترين حيطه‌ها در بازنمايي دانش است.
    ساده‌ترين راه براي کنار آمدن با تغييرات، تغيير پايگاه دانش است.

    محاسبه موقعيت:

    محاسبه موقعيت (Situation Calculus) روش خاصي براي تعريف تغييرات در منطق مرتبه اول است.
    تصوري که از دنيا مي‌شود، آن را به صورت دنباله‌اي از موقعيت‌ها در نظر مي‌گيرد، که هر کدام از آنها يک "snapshot" از حالت دنيا است.

    استنتاج خواص پنهاني دنيا:

    زماني که عامل بتواند تشخيص دهد که کجا قرار دارد، مي‌تواند کيفيت‌ها را با محل، به جاي موقعيت تطبيق دهد.
    قوانين همزمان:
    قضايايي را که ما براي تسخير اطلاعات ضروري براي اين استنباط‌ها خواهيم داشت، قوانين همزمان (Synchronic) ناميده مي‌شوند، زيرا آنها خواص حالت يک دنيا را به ديگر خواص حالت دنياي مشابه، مربوط مي‌کنند.

    دو نوع اصلي از قوانين همزمان وجود دارند:

    قوانين Causal:

    قوانين سببي جهت مفروض شده علت را در دنيا منعکس مي‌کنند: بعضي از خواص پنهاني دنيا، ادراکات مطمئني را براي توليد شدن باعث مي‌شوند.

    قوانين تشخيصي (Diagnostic rules):

    قوانين تشخيصي مستقيماً دلالت بر حضور خواص پنهان شده از اطلاعات مبتني بر ادراک دارند.
    اگرچه قوانين تشخيصي به نظر مي‌آيد که اطلاعات مطلوبي را مستقيماً توليد کنند، خيلي حيله‌گيرانه است، اطمينان داشته باشيم که آنها قوي‌ترين نتايج ممکن را از اطلاعات موجود به دست مي‌آورند.

    مهم‌ترين مسئله براي به خاطر سپردن اين است که اگر قضايا به درستي و کمال، روش عملکرد دنيا و روشي که ادراکات توليد مي‌شوند را تعريف کنند، رويه استنتاج به درستي قوي‌ترين شرح ممکن از حالت دنيا با ادراکات داده شده را استخراج خواهد کرد.
    اولويت بين عمليات:

    تغييرات عقايد عامل در مورد بعضي از چهره‌هاي دنيا نياز به تغييرات در قوانيني که با ديگر چهره‌ها سروکار دارند، دارد.

    عامل ما به سادگي توسط پرسش براي رسيدن به چيزي متفاوت، مي‌تواند دو مرتبه برنامه‌ريزي شود.
    اهداف، مطلوب بودن حالات حاصل را بدون توجه به روش به دست آمدن آنها توضيح مي‌دهند.

    اولين قدم، شرح مطلوبيت خود عمليات (action)، و ترک ماشين براي انتخاب بهترين عمل است.
    از يک مقياس ساده استفاده مي‌کنيم:
    عمليات مي‌توانند عالي، خوب، متوسط ، ريسکي و يا مهلک باشند.

    عامل هميشه بايد يک عمل فوق‌العاده‌اي را در صورت يافتن انجام دهد؛ در غير اينصورت، يک عمل خوب در غير اينصورت، يک عمل متوسط، و يک عمل ريسک‌دار اگر تمام قبلي‌ها شکست بخورند.


    سيستم مقدار عملياتي:
    سيستمي که حاوي قوانيني از اين نوع است يک سيستم مقدار عملياتي (action-value) ناميده مي‌شود.

    توجه کنيد که قوانين به آنچه که واقعاً عمليات انجام مي‌دهند، رجوع نمي‌کنند، فقط به مطلوب بودن آنها توجه دارند.

    به سوي يک عامل هدفدار:

    حضور يک هدف دقيق به عامل اجازه مي‌دهد تا دنباله‌اي از عملياتي که منجر رسيدن به هدف مي‌شوند را پيدا کند.
    حداقل سه روش براي يافتن چنين دنباله‌اي وجود دارد:
    1)استنتاج
    2)جستجو
    3)برنامه‌ريزي

    استنتاج:
    نوشتن قضايايي که به ما اجازه ASK از KB را براي دنباله‌اي از عمليات بدهد که ضمانت رسيدن به هدف را به طور امن بکند، چندان مشکل نيست.

    مشکلات اين روش:
    - براي دنياهاي بزرگ، تقاضاهاي محاسباتي بسيار زياد است.
    - مشکل تشخيص راه‌حل‌هاي خوب از راه‌حل‌هاي بيهوده وجود دارد.

    جستجو:
    ما مي‌توانيم از رويه جستجوي سطحي براي يافتن مسيري به هدف استفاده کنيم. اين از عامل درخواست مي‌کند تا دانش خود را به صورت مجموعه‌اي از عملگرها درآورد، و بازنمايي حالات را دنبال کند، بنابراين الگوريتم جستجو مي‌تواند به کار برده شود.

    برنامه ريزي:
    شامل استفاده از سيستم‌هاي استدلال خاصي مي‌شود که براي استدلال در مورد عمليات طراحي شده‌اند.
    __________________
    سخت ترين كار براي انسان چيزي نيست جز فكر كردن (انيشتن)
    + اميرحسين 
    اين سوال مربوط به درخت بازي اي هست که عنصر شانس در بازي توسط اضافه شدن يک سطح به درخت نشان داده شده است.

    هوش

    اعداد به ترتيب از چپ به راست عيارتند از : ? و ? و ? و ? و -? و ? و ? و -?
    سوال : در صورتي که محدوده امتيازات در درخت بازي فوق [+?و -?] باشد در صورت انجام هرس آلفا-بتا کدام شاخه ها هرس مي شوند؟
    ?) -?
    ?) -? و ?
    ?) -? و ? و ?
    ?) -? و ? و ? و ?

    + اميرحسين 
    AISRG
    + اميرحسين 

    صداي سكوت بقيه اين جاست:

    [عناوين آرشيوشده]

    + مهندسي نرم افزار 

    فصلها

    دانلود فصول

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ?

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    فصل ??

    + صداي سكوت 
    سلام
    چرا فقط 1 دونه مطلب نوشتي؟ کلا همين يه دونه مطلبه يا اينکه دوباره پارسي بلاگ هنگ کرده يکي بيشتر نشون نميده؟ يا خودت تنظيم کردي که يه دونه بيشتر نشون داده نشه.
    + .و. 
    + .و. 
    + اي ايچ اف 
    + رياضي مهندسي 
    کتاب اروين کريس زيگ خيلي عاليه نميدونم ترجمه کيه.(اين بهترينه)
    از ايراني ها هم "رياضيات مهندسي پيشرفته" تاليف سيّد يوسف احمدي بروغني نشر جهاد دانشگاهي خوبه.
     <      1   2   3      >