پای سیب
heir : person who inherits وارث مجلل و باشکو و سلطنتی . با عظمت روبه افول و کاهش رفتن . کم شدن اضافی و مازاد خائن . وطن فروش محتاطانه و سنجیده . تعمق کردن و ژرف اندیشیدن . عمدی (صفت) خرابکار خشکسالی و بی بارانی تحمل کردن و تاب اوردن (باحرف اضافه by) : وفادار و پایبند ماندن به چیزی متحد و بسیج کردن و یکی شدن نوک و قله و اوج . اجلاس سران توجه کردن و عنایت فرمودن به چیزی موفق باشید!
majestic : grand : noble : dignified
traitor : person who betrays his/her sb/sth : TREASON
abide : dwell : endure : remain
heed : give careful attention : take notice of
Design By : P I C H A K . N E T |