پای سیب
maintain براین عقیده بودن . ادامه دادن . حفظ و نگهداری کردن . خرج شخص یا خانواده ای را دادن Man Maintaining Printing Machine Maintainers place the chocks under the first A-10C Thunderbolt II کم محلی کردن و توهین . تحویل نگرفتن endure : bear , stand , undergo تحمل کردن . دوام آوردن خشم و عصبانیت و غضب در معرض خطر قرار دادن . افشا کردن (توطئه و جنایت) A lady unbuttoning her shirt exposing her bra. افسانه . نوشته های کنار نقشه یا سکه تامل کردن و به فکر فرو رفتن استعفا دادن . ( تن دادن و رضایت دادن : resign onself to ) اساسی و موثر اسکله و بارانداز اصلاح کردن . تجدید نظر کردن رای مخفی دادن . برگه رای حدودا اوایل تیرماه سال پیش بود که شروع بخوندن کتـــــــــاب 504 کردیم وحال تقریبا بعد از حدودا یکسال می تونیم ادعا منیم که 504 کلمه جدید یاد گرفتیم ... ولی باز هم همان توصیــــــــــــــــــــــــــــــــــــه های قدیمی: 1- کلمات را در بستر جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــمله حفظ کنید 2- مرور کلمات و حفظ کردن جملات بیش تر را فراموش نکنید شاید از هفته بعد شروع کنم به مرور درس هایی که خوندیم و طرح امتحانات خود کتاب 504 ولی هنوز مطمئن نیستم که می خوام چه کنم ... البته در انتهای این کتاب 125 کلمه دیگر هم به عنوان کلمات دشوار اما لازم طرح شده ... که واقعــــا هم سخت هستند و شاید شروع به خوندن اونها کردیــــــــم شما هم اگه پیشنهادی ، انتقادی چیزی داشتید بگیــــــــــد: حتما مد نظر قرار می گیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره! maintain براین عقیده بودن . ادامه دادن . حفظ و نگهداری کردن . خرج شخص یا خانواده ای را دادن Man Maintaining Printing Machine Maintainers place the chocks under the first A-10C Thunderbolt II کم محلی کردن و توهین . تحویل نگرفتن endure : bear , stand , undergo تحمل کردن . دوام آوردن خشم و عصبانیت و غضب در معرض خطر قرار دادن . افشا کردن (توطئه و جنایت) A lady unbuttoning her shirt exposing her bra. افسانه . نوشته های کنار نقشه یا سکه تامل کردن و به فکر فرو رفتن استعفا دادن . ( تن دادن و رضایت دادن : resign onself to ) اساسی و موثر اسکله و بارانداز اصلاح کردن . تجدید نظر کردن رای مخفی دادن . برگه رای حدودا اوایل تیرماه سال پیش بود که شروع بخوندن کتـــــــــاب 504 کردیم وحال تقریبا بعد از حدودا یکسال می تونیم ادعا منیم که 504 کلمه جدید یاد گرفتیم ... ولی باز هم همان توصیــــــــــــــــــــــــــــــــــــه های قدیمی: 1- کلمات را در بستر جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــمله حفظ کنید 2- مرور کلمات و حفظ کردن جملات بیش تر را فراموش نکنید شاید از هفته بعد شروع کنم به مرور درس هایی که خوندیم و طرح امتحانات خود کتاب 504 ولی هنوز مطمئن نیستم که می خوام چه کنم ... البته در انتهای این کتاب 125 کلمه دیگر هم به عنوان کلمات دشوار اما لازم طرح شده ... که واقعــــا هم سخت هستند و شاید شروع به خوندن اونها کردیــــــــم شما هم اگه پیشنهادی ، انتقادی چیزی داشتید بگیــــــــــد: حتما مد نظر قرار می گیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره! complacent : pleased with oneself : self-satisified خودخواه و ازخودراضی . بیخیال زنبور بی عسل و نیشدار . آدم بدخلق بازسازی یا نوسازی . اعاده حیثیت . به وضع اول برگرداندن آزادی مشروط با قول شرف عمودی و قائم جماعت و فراوانی . تعداد زیادی نامزد برای مقام یا کاری شدن . منصوب کردن . در نظرگرفتن بالقوه و نهفته . احتمالی سردخانه (اجساد) . آرشیو روزنامه ذهن کسی را مشغول کردن . دلنگران رویه و روکش .مبل روکش دار بی توجهی و بی اعتنایی و بی تفاوتی عید مبعث رو هم پیشاپیش به همه تبریک می گم! epidemic : contagious : widespreed همه گیر و مسری(بیماری) . شیوع و انتشار و متدوال شدن obesity : fatness چاقی . فربهی بزرگ جلوه دادن . بزرگ کردن متخصص ماساژ . طبیب مفصلی مانع . سد Woman on horse jumping over obstacle. Obstacle Course Training تهویه و تصفییه کردن (هوا) . مطرح کردن در افکار عمومی Exhaust ventilation system jeopardize : risk : endanger به خطر انداختن منفی(پاسخ و نتیجه) . نگاتیو عکس مستمری . حقوق بازنشستگی . بازنشسته کردن و حقوق بازنشستگی دادن (فعل) حیاتی EMTs loading patient into ambulance شهری . شهرداری Hispanic baby taking oral medication خسته نباشید! کلمات این هفته واقعا جالب بود ...مخصوصا : pension و jeopardize و obesity و chiropractor و obstacle و ventilate نه خداییش چندتاش رو بلد بودی؟! unearth : dig up : discover از زیر خاک بیرون آوردن و کشف کردن حرکت کردن . جایی را ترک کردن . تغییرکردن . مردن منطبق شدن . همزمان بودن Maybe the two events coincide لغو کردن . باطل کردن . فسخ کردن بدهکار و مقروض . مدیون نوشته خوانا پلاکارد و شعارنوشته همه گیر . واگیردار و مسری . اپی دمی روحانیون . روحانیت مرسوم و رایج شفاف و واضح Transparent light bulb سوزاندن (دست و پا) با آب جوش . شستن (قابلمه) با آب گرم Scalding Milk خب امیدوارم همه دوستان امتحانات رو به خوبی داده باشند! فقط چندتا درس دیگه تا پایان کتاب 504 مونده... طاقت بیارید.
snub : treat cold , scornfully , with contempt
resign : yield : submit : give up
wharf : platform built on the shore and port which ships can load or unload
snub : treat cold , scornfully , with contempt
resign : yield : submit : give up
wharf : platform built on the shore and port which ships can load or unload
rehabilitate : make over in a new form : rank : reputation
parole : conditional freedom : word of honor
potential : capability as opposed to actuality
indifference : lack of attention , interest and care
magnify
chiropractor
obstacle : obstruction : impediment : hinder
ventilate : purify by fresh air
negative
pension
vital
municipal
oral
شفاهی و مربوط به سخنوری . مربوط به دهان(پزشکی)
coincide : coincidence : concurrence : correspond : occupy in same time
debtor : person who owes sth to another
contagious : spreeding from one to another by contact
scald : burn with hot liquid or steam
Design By : P I C H A K . N E T |