سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پای سیب

موضوع انشا: خارجی ها

پدرم همیشه می‌گوید "این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند"

 البته من هم می‌خواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد.

 

در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی‌شود و نخبه‌های علمی کشور مجبور می‌شوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش
میشن


مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است. ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار

 کرد و بعد... البته آن قسمت‌های بی‌تربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران

هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجی‌ها خیلی پر زور هستند و همه‌شان بادی میل دینگ کار می‌کنند. همین

 برج‌هایی که دارند نشان می‌دهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کرده‌اند.



ما اصلن ماهواره نداریم. اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامه‌های علمی آن را نگاه می‌کنیم. تازه من کانال‌های ناجورش را قلف

 کرده‌ام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکایی‌ها بر خلاف ما آدم‌های خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را

 بقل می‌کنند و بوس می‌کنند.. اما در فیلم‌های ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم می‌نشینند. همین کارها

 باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.



در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی‌شود و نخبه‌های علمی کشور مجبور می‌شوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش

 می‌شوند. مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان می‌دهد که از یک خانواده‌ی کارگری بوده، اما تا می‌فهمند که

 نخبه است به او خیلی بودجه می‌دهند و او هم برق را اختراع می‌کند. پسر همسایه‌مان می‌گوید اگر او آن موقع برق را اختراع

 نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شب‌ها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.

از نظر فرهنگی ما ایرانی‌ها خیلی بی‌جمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تن‌پرور هستیم و حتی هفته‌ای یک روز را هم کلاً تعطیل

 کرده‌ایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایه‌مان شنیدم که در خارج جمعه‌ها تعطیل نیست. وقتی شنیدم

نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرف‌های پسر همسایه‌مان از بی بی سی هم مهمتر است.


ما ایرانی‌ها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من می‌گوید "تو به خر گفته‌ای زکی". ولی خارجی‌ها تیز هوشان

 هستند. پسر همسایه‌مان می‌گفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی

 اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان می‌روند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله‌ی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای

تعسف دارد.

این بود انشای من


نوشته شده در سه شنبه 88/3/5ساعت 10:28 عصر توسط امیرحسین فرمد نظرات ( ) |

حقایق آپولو

1- نیل آرمسترانگ هم اکنون ( این مقاله قبل از مرگ آرمسترانگ تهیه شده است) هم اکنون از بیماری روحی رنج می بود. که نتیجه ی مستقیم قراردادن او به عنوان سنگ بنای بزرگ ترین دروغ تاریخ است. شاید هم از این که تعداد بیشماری سایت اینترنتی او را دروغگو می خوانند.
2- شایعه ای هست که می گوید فضانورد آپولو 12 پیت کنراد (pete conrad) قصد داشته که در جشن سی امین سالگرد ازدواجش در منظر عموم از جعلی بودن فرود بر ماه پرده بردارد. او در یک تصادف با موتورسیکلت، یک هفته قبل از سی امین سالگرد ازدواجش کشته شد.
3- هم اکنون، برای شاتل فضایی 66 ساعت طول می کشد که به ایستگاه فضایی بین المللی که در 185 مایلی سطح زمین قرار دارد، برسد. ناسا می گوید که آپولو 13 از وقتی که از زمین بلند شد، 55 ساعت طول کشید که در فاصله ی 200 هزار مایلی زمین به مشکل برخورد. (185 مایل در 66 ساعت با تکنولوژی امروز و 200 هزار مایل در 55 ساعت با تکنولوژی 40 سال پیش) بهتر است به کسی دیگر نگویید. شاید مسخره تان کردند.
4- یوری گلر (Uri Geller) یکی از افراد سرشناس جهان در وب سایت خودش، می گوید که عکس های ناسا از برخی برنامه های آپولو به طرز احمقانه ای، جعل و ساخته شده اند، و می پرسد که چرا؟ یوری دوست صمیمی فضانورد آپولو 14، ادگار میچل (Edgar Michell) است. حالا ما از او می پرسیم که چرا از دوست خودت نمی پرسی که چرا عکس ها جعلی هستند؟
5- رئیس، لیندون جانسون، اسناد مشخصی از آپولو را طبقه بندی کرد و دستور داده تا سال 2026 از طبقه بندی خارج نشود. این کا را کرد تا تمام کسانی که در پروژه ی آپولو درگیر بوده اند، مرده باشند و فراموش شده باشند، و هیچ کسی برای عیب جویی کردن زنده نمانده باشد. اگر کسی بخواهد حقیقت پشت سر برنامه ی آپولو را بداند، لازم نیست تا 2026 صبر کند. همین الآن بر همه آشکار است.
6- در اوایل دهه ی 1960 مسئولان ناسا طی جلسه ای پشت درهای بسته، فهمیدند که سفر انسان به ماه قبل از 1970 امکان پذیر نیست. پس تصمیم گرفتند که این قضیه را در پروژه ی آپولو 11 عملی کنند آنهم با جعل کردن قضیه، به این امید که بعدها بتوانند به ماه سفر کنند و این حقه را مخفی و مدفون نگه دارند که هرگز موفق به سفر واقعی به ماه نشدند.
7- نویسنده معروف سی کلارک از آپولو11 به عنوان "حفره ای در تاریخ " یاد می کند و مورخ بزرگ ای.جی.پی تیلور از آپولو11 به عنوان "بزرگترین اتفاقی که در طول زندگی اش نیفتاد " یاد می کند.
8- ناسا در آن زمان ماه نشین را تکمیل نکرده بود. اکنون 40 سال از آن تاریخ می گذرد و ناسا هنوز نتوانسته یک راکت که به ماه برود و برگردد را بسازد کاری که ادعا می کند 40 سال پیش انجام داده است. آن هم با سرنشین.
9- فیلمی که از درون کپسول تمام آپولوها (تأکید می کنم تمام آپولوها) گرفته شده است، یک نور آبی کم رنگ را نشان می دهد و همچنین خمیدگی زمین را نیز از پنجره ی فضاپیما نشان می دهد. این فیلم به ادعای ناسا در نیمه ی راه سفر به ماه و در تاریکی و سیاهی فضا گرفته شده است. این نور آبی ثابت می کند که کپسول فقط در حال چرخش به دور زمین بوده است.
10- تصاویر ماه که در سایت ناسا دیده می شود جعلی هستند و در آنها پشت صحنه ی تئاتر دیده می شود. عکس ها یک خط سیاه که با مداد کشیده شده است را در جایی که پس زمینه به نور روز در آسمان می رسد آشکار می کند که در آنجا به طور ناگهانی تاریک می شود.
11- ماه نشینی که در آخرین مأموریت ها استفاده شده است دقیقاً مانند همان نمونه های اولیه است به طور مثال هیچ گونه اصلاحی در آن صورت نگرفته است. حمل ماه نشین به ماه حتی اگر خیلی کوچکتر هم می شده است، غیر ممکن بوده است.
12- ماه پیما دارای تایرهای قابل بادکردن بود که اگر از قبل بادشده بود وبه ماه رفته بود، آنجا منفجر می شد. حالا اگر بدون باد هم به ماه می رفت، آنجا هوایی برای باد کردن آن وجود نداشت. سنجابهای حرفه ای پروژه ی آپولو می گویند که ماه پیما دارای تایرهای ماه پیما همراه با شبکه فلزی محکم بوده است. بله، ماه پیمای موجود در موزه که از اواسط دهه ی هفتاد (پنج شش سال پس از اولین سفر به ماه) به جا مانده است، چنین خصوصیتی دارد. چرا که سنجابها فهمیدند که تایرهای باد شونده به هیچ وجه (چه در زمین باد شوندوچه در ماه) در ماه قابل استفاده نیستند. ناسا 40 سال وقت داشته است که به اصلاح اشتباهات ساده و آشکار برنامه ی آپولو بپردازد. هر وقت کسی ایرادی می گرفته است، ناسا این اشتباهات را اصلاح می کرده است و چیزی نمی گفته است مثلاً آنها نمی توانند بگویند چرا این همه چیز خلاف قاعده در اولین محل فرود وجود دارد. در هر صورت من عکس هایی از ماه پیما که تصور می شود بر روی ماه بوده است، در اختیار دارم که دقیقاً همان تایرها و حتی والوهای تایرهایی را دارد که در مرکز هوایی کندی استفاده می شود به عبارت دیگر آنها یک نوع و یک جنسی هستند. از زمانی که چنین اشتباه بزرگی در وب سایت من مثل بمب منفجر شد، تصاویر اولیه که از نمای نزدیک از ماه پیما بود و در اینترنت قرار داشت، تغییر کرده است.
13- غیر ممکن بوده است که بتوان لباس فضایی ای در اختیار داشت که آنهم بر روی ماه با آب خنک شود، در حالی که دمای بیرون در نقطه ی جوش آب باشد. و هیچ جایی برای پراکنده کردن گرما در آن وجود نداشنه باشد.
14- براساس تحقیقات مرکز تحقیقات لانگلی (Longley Research Center) در همیتون ویرجینیا، ماه پیما ابتدا از جایی آویزان بوده است و دقیقاً در همان زمانی که در ماه دروغین ادعا می کنند که حرکت می کرده است، به آرامی پایین آورده شده است. (در عکس دیدید که هیچ رد تایری در جلو و عقب تایرهای ماه نشین نیست).
15- فضانوردان هم از چنین چیزی آویزان بوده اند تا کم وزنی درسطح ماه را نشان دهند. عکس های سایت Reality را با عکس های سایت ناسا مقایسه کنید.نوسان غیر منطقی زیاد پای عقبی در هر دو سری عکس، یکسان است.
16- فیلم هایی که می گویند توسط آپولو8 که مثلاً دور ماه گشته است گرفته شده است، دقیقاً همان فیلم هایی است که برای مأموریت آپولو 11 نشان داده شده است. به جز این که معکوس شده است و وارونه گشته است. رشته کوههای تادپول لایک (tadpole like) را چک کنید.
کاری که ناسا انجام داد این بود که سطح ماه دروغین را در مرکز تحقیات لانگلی (LRC) فیلم برداری کرد، در یک مسیر رفت، سپس دوربین را معکوس کردو سطح را در جهت معکوس فیلم برداری کرد چیزی که در فیلم ها مشهود است ودیده می شود.
17- فیلم هایی که نشان می دهد آپولودور ماه گشته است، توسط یک دوربین سوار بر ریل که به آرامی دور مدل گچی ساختگی ماه می چرخد، گرفته شده است.
18- جیمزلاول که از روی یک متن پیش نوشته در شبیه ساز ماه نشین برای فیلم بالا می خوانده است در جایی از فیلم می گوید که "ظاهراً ماه اصلاً خاکستری بوده است. هیچ رنگی در کار نبوده است. مثل یک مجسمه گچی به نظر می آید. این صدا خیلی پیشتر از مأموریت آپولو ضبط شده است. با دقت به این نوار گوش دهید (با هدفون) ببینیدکه اوبه سختی تلاش می کند جلوی خنده ی خود را بگیرد. چرا کسی که دیگر باید فکر کند چنین مأموریت عظیم و بزرگی چیز خنده داری است؟ جواب این است که به واقع آن ماه کذایی یک مجسمه ی گچی واقعی بود که وی به آن اشاره می کرد.
19- در یک مصاحبه ی تلویزیونی بین شینامک دونالد و مدیر اجرایی ناسا، دن گلدن (Dan Golden) (معروف به Dan Dare) در سال 1994، دن گلدن آشکارا پذیرفت که انسان نمی تواند از مدار زمین خارج شود، مادامی که بر پرتوهای کیهانی غلبه کند. او در حالی این سخنان را گفت که هیچ اشاره ای به پروژه آپولو در 25 سال قبل از آن نکرده بود، مأموریتی که تصور می شود که انسان 250 هزار مایل از مدار زمین دور شده است.
20- نیل آرمسترانگ هیچ عکس یادگاری یا چیزی شبیه به آن از سفر مثلاً به ماه ندارد. اما او عکس های فراوانی از روزهای تست خلبانی اش جمع کرده بود. آرامسترانگ که خود می دانست این حماسه آمریکایی یک دروغ بزرگ است، از طرف ناسا مجوزی برای داشتن این عکس ها نداشت.
21- در سال 2009 ناسا هنوز به تکنولوژی فرستادن انسان به ماه و برگرداندن ایمن وی از ماه نرسیده است. خوب انجام چنین کاری در سال 1962، یعنی 40 سال پیش واقعاً یک شاهکار صنعتی و فضایی بوده است. شما که در این مورد شکی ندارید؟


 

انگیزه هایی در مورد این حقه ی کثیف:



 

چندین نظریه در مورد علت چنین حقه ای توسط نظریه پردازان این ماجرا بیان شده است:
1- پرستیژ جنگ سرد: ایالات متحده آمریکا فهمید که برای او خیلی حیاتی است که در رقابت فضایی برنده شود آنهم در برابر اتحادجماهیر شوروی. رفتن به ماه خیلی خطرناک و البته پرهزینه بود. علیرغم توجه شوروی و گوش به زنگ بودن آن، بیل کیسینگ (Bill keysing) ادعا می کند که برای آمریکا جعل کردن چنین چیزی خیلی راحت تر بود و در نتیجه موفقیت را تضمین می کرد. آنهم بهتر از زمانی که واقعاً بخواهد بر روی کره ماه فرود بیاید.
2- پول: ناسا در آن زمان هزینه ی سفر به ماه را 30 میلیارد دلار آمریکا برآورد کرد. بیل کیسینگ ادعا می کند قسمتی از چنین پولی می توانست انگیزه لازم برای صدها نفر جهت شرکت در این حقه باشد.
3- خطر: این بحث و جدل ها به این نتیجه رسیدندکه مشکلات اولیه برای سفر به فضا غیر قابل حل کردن است ولو این که شما تیم مجهز و با پول کافی برای حل چنین مشکلاتی داشته باشد. کیسینگ ادعا کرد که شانس موفقیت برای فرود بر روی کره ی ماه فقط 17 هزارم درصد بود.
4- حواس پرتی مردم: با توجه به اظهارات نظریه پردازانی که ادعا می کنند چنین پروژه ای حقه ای بیش نبوده است، آمریکا از حواس پرتی عمومی مردم در جنگ ویتنام استفاده کرد. فعالیت های آمریکا برای فرستادن انسان به ماه ناگهان متوقف شد، مأموریت های از قبل برنامه ریزی شده کنسل شد و همه ی اینها تقریباً در همان زمانی که آمریکا از جنگ ویتنام دست کشید، متوقف شد. (اما برنامه آپولو چندین سال قبل از پایان جنگ ویتنام، متوقف شد).
5- وفای به عهد: برای این که قول رئیس جمهور فقید آمریکا جان اف کندی برای فرستادن انسان به ماه و بازگرداندن وی به زمین قبل از پایان دهه ی 60 عملی شود.


 

مقایسه تکنولوژی آمریکا با شوروی:



 

در زمان پروژه ی آپولو 11، شوروی 5 بار بیشتر از آمریکا پروازهای سرنیشین دار به فضا فرستاده بود شوروی برای اولین بار به موارد زیر دست یافته بود:
1- قراردادن اولین ماهواره ی ساخت بشر در فضا (اکتبر 1957، سفینه اسپوتنیک 1)
2- فرستادن اولین موجود زنده به فضا، سگی ماده به نام لایکا (نوامبر 1975، اسپوتینیک 2)
3- اولین بازگشت سالم موجودارت زنده از مدار به زمین شامل 2 سگ، 40 موش، 2 موش صحرایی (آگوست 1960، اسپوتنیک 5)
4- اعزام اولین انسان به فضا، یوری گاگارین، همچنین اولین انسانی که به دور فضا گشت (آوریل 1961، وستوک 1)
5- اولین دارنده ی همزمان 2 سفینه ی فضایی در مدار (آگوست 1962، وستوک 3 و وستوک 4)
6- اولین زن در فضا، ولنتینا ترشکوآ (ژوئن 1963، وستوک 6، به عنوان قسمتی از دومین پرواز سفینه های فضایی دوبل شامل وستوک 5)
7- اولین راهپیمایی فضایی (EVA) (مارس 1965 voskhod2)
در 27 ژانویه سال 1967 سه فصانورد آپولو1 در حین آزمایش در قسمت پرتاب در آتش سوختند و جان باختند. اولین پرواز سرنشین دار در آپولو 7 صورت گرفت در اکتبر سال 1968 (یک سال قبل از سفر به ماه) و 21 ماه پس از آن آتش سوزی (اگر امریکا پس از 1 سال از اولین پرواز سفینه سرنشین دار به فضا توانست، انسان را روی ماه فرود آورد آیا شوروی پس از 40 سال نمی توانست).


 

چند سؤال اساسی:



 

1- در مورد سنگ هایی که از ماه آورده شده اند چه می گوئید، این سنگ ها ثابت می کنند که فرود روی ماه واقعاً صورت گرفته است؟
پاسخ: نه این طور نیست. این سنگ ها بیشترین تاکتیک مورد استفاده ی ناسا و PAN است، اما هیچ چیز را ثابت نمی کند. ناسا مدت ها قبل از مأموریت آپولو به تولید سنگ های شبیه سازی شده ی ماه می پرداخته است که این موضوع در کتابی که در سال 1966، سه سال قبل از آپولو 11، چاپ شده است، اثبات شده است. این سنگ های شبیه سازی شده از سنگ بازالت و نمونه شهاب سنگ های پیدا شده در آنتراکتیکا ساخته شده است. این سنگ های شبیه سازی شده که به دانشگاه های سرتاسر جهان فرستاده می شود به نظر واقعی می رسد. (که این طور نیست). این سنگ های شبیه سازی شده، البته از هر نمونه سنگ موجود روی زمین متفاوت به نظر می آید و ناسا هم همین را می خواهد. این دلیلی است برای آن که زمین شناسان می گویند چنین سنگ هایی در هیچ کجای زمین پیدا نخواهد شد. البته که چنین نیست چون این سنگ ها فقط توسط ناسا تولید شده است و با سنگ های اصلی متفاوت است. ناسا سنگ های شبیه سازی شده و غبارهای شبیه سازی شده ی ماه را آن قدر ارزان تولید کرده است که بابتش لازم نیست پولی بدهد، غیر از هزینه ی حمل و نقل آن.
2- چرا آنها تلسکوپ هابل را روی ماه تنظیم نمی کنند تا مصنوعات دست بشر را که در ماه جا مانده است ببینیم؟
هابل از اموال ناسا است و توسط ناسا هم هدایت می شود، کسی که کل این ماجرای ساختگی را راه انداخت. بنابراین نمی توان کاری کرد. به عنوان راه حلی دفاعی، ناسا به خبررسان ها و سایت های علمی پول هایی پرداخت کرد، (مثل فیل پلیت (Phit Plait از Bad astronomy) تا ادعا کنند که تلسکوپ هابل قابل به انجام چنین کاری نیست و نمی تواند محل های فرود را ببیند. اما واقعاً چه درجه ای از تفکیک پذیر (Resulation) برای آنها مورد نیاز است؟ هابل در واقع می تواند تا 50 متری سطح ماه را ببیند. چیزی که به اندازه کافی هست تا بتوان مصنوعات بشری به جا مانده روی ماه (به ادعای ناسا البته) را دید.
حالا شما توجه کنید که سطح ماه، ابر یا اتمسفری ندارد که نشود آن را دید. ناسا در واقع تصاویر با کیفیت بسیار بالایی از ماه در اختیار دارد که آنها را در اختیار رسانه ها نمی گذارد چرا که اولین چیزی که مردم می خواهند این است که چیزهایی که روی سطح ماه جا مانده است را ببینند و مسلماً چیزی هم در آنجا نیست.
3- در مورد بی وزنی چه می گویید، آیا چنین چیز در زمین و با گرانش قوی آن امکان دارد؟
این هم یکی دیگر از ادعاهایی است که در عین خنده دار بودن، هیچ چیز را ثابت نمی کند. فیلم در نور کم گرفته شده است، به علاوه یک فیلم سیاه و سفید با کیفیت خیلی پایین است. از آنجایی که چنین تجربه ای در فاصله ی زیادی از دور بین صورت گرفته است، به راحتی می تواند چیزی جعل کند. آیا با یک طناب و چند حقه ی سینمایی نمی توان چنین کاری کرد. من می خواهم به شعبده بازی نظیر دوید کاپرفیلد اشاره کنم. کسی که شیرین کاری های خیلی بزرگتری انجام داد (حقه های بصری) آن هم در فاصله ی یکی دو متری از تماشاچی. یکی از شیرین کاری هایی که خود او هم در آن شرکت داشت، نصف کردن بدن خودش با یک اره برقی بود. پس از 2 تکه ی جدا شده ی بدن او به دو طرف صحنه ی نمایش برده می شود. اگر طرفداران فرود بر روی کره ی ماه واقعی بودن آن را قبول دارند، آیا قبول می کنند که دیوید کاپرفیلد هم واقعاً به دو تکه بریده شده بود؟
4- چرا ستاره شناسان بزرگی مثل سربرنارد لابل (Sir Bernard Lobell) و پاتریک مور (Patrick Moore) از این ناسا در این ماجرا حمایت می کنند، اگر که می گویید چنین چیزی صحنه سازی است؟
داشنمندان و ستاره شناسان سراسر زمین به خوبی می دانند که چنین ماجرایی ساختگی است، اما از ناسا طرفداری می کنند تا به اطلاعات حساسی که از تلسکوپ هابل به زمین ارسال شده است دسترسی داشته باشند. آنها نمی توانند به ناسا دهن کجی کنند که در این صورت ناسا آنها را از دستیابی به چنین اطلاعات گرانبهایی محروم می کند. اطلاعاتی که واقعاً مورد نیاز هستند.
5- در مورد انعکاس دهنده ی لیزری که در سطح ماه قرار داده شده است و با آن می توانند فاصله ی زمین تا ماه را بفهمند چه می گویید؟
در سال 1946، دانشمندان در آمریکا توانستند یک سیگنال رادیویی به سطح ماه ارسال کنند و با موج رادیویی برگشتی از ماه توانستند فاصله ی دقیق ماه را به دست آورند. در اوایل دهه ی 60 ناسا فهمید که می تواند این آزمایش را خیلی بهتر هم انجام دهد و این کار را با یک باریکه پرقدرت نور لیزر با دقت بیشتری انجام دهد. در این سناریو، نور لیزر از ماه به سمت زمین منعکس و برگشت می شود، دقیقاً همان طور که نور خورشید از ماه به زمین منعکس می شود. در 9 مه ی سال 1962 (بیش از 7 سال قبل از آن که آپولو 11 مثلاً بر روی ماه نشست) یک لیزر پرقدرت یا قوتی با موفقیت روی سطح ماه تابانیده شد و به زمین منعکس شد تا فاصله ی دقیق ماه از زمین بدون آنکه لازم باشد، چیزی در سطح ماه تعبیه شود، مشخص شود. هیچ منعکس کننده ی لیزری روی سطح ماه نیست و هرگز هم نبوده است. ناسا هم اکنون از همان روشی استفاده می کند که در سال 1962 قبل از حقه ی فرود بر ماه، از آن استفاده می کرد. اتفاقاً ناسا برنامه ای دارد تا بتواند با یک لیزر پرقدرت تر فاصله ی دقیق مریخ تا زمین را محاسبه کند. آیا باز هم این جا می گویید که فضانوردان منعکس کننده ی لیزری روی ماه گذاشته اند تا فاصله ی آن با زمین را اندازه بگیرند؟
6- چرا آمریکا فرود بر روی ماه را جعل کرد، آیا از نظر آنها شوروی احمق بود؟
نه آنها کاری نکردند که روسها را احمق جلوه بدهند. و هیچ کس هم قبول ندارد که روسها آن قدر احمق باشند که این گونه گول بخورند؟ روسیه در آن زمان (و حتی الان در بعضی قسمت ها) (1) فناوری فضایی پیشرفته تری از آمریکا داشت و حتی در زمان سخنرانی کندی می دانست که فرستادن انسان به ماه و برگشت وی از ماه غیر ممکن است. این ماجرا جعل شد تا به غرب ثابت شود که آمریکا در تکنولوژی فضایی از شوروی برتر است (در زمان مسابقه فضایی آمریکا و روسیه، همیشه در هر کاری روسها، اولین بودند، مثلاً فرستادن اولین انسان به فضا) چرا که دنیای غرب ایمان خود در مورد قدرت آمریکا را از دست داده بود وآمریکا هم چنین ارتباط ضعیفی با خود را نمی توانست، شاهد باشد. هیچ رقابت فضایی آن طور که ناسا ادعا می کند وجود نداشت. روسیه به هیچ وجه، هیچ گاه قصد فرستادن انسان به ماه را نداشت چرا که می دانست و البته آزمایش کرده بود که چنین کاری غیر ممکن است.
7- آیا ریچارد نیکسون در پس این قضایا بود؟
اگر چه نیکسون مسئول مأموریت های آپولو در آن زمان بود، مستقیماً مسئول چنین کاری نبود، اگر چه که او می دانست یا حداقل باید می دانست که آنها در حال جعل این ماجرا هستند. برنامه ریزی و آماده سازی شرایط ساختن این ماجرا در اوایل دهه ی شصت صورت گرفت و از این نظر لیندون بی جانسون رئیسی بود که در پروژه ی آپولو بیشترین اطلاعات در اختیارش بود.
8- در مورد این همه انسان که در پروژه ی آپولو درگیر بوده اند، چه می گویید، آیا هیچ کس نمی خواسته که این راز را فاش کند؟
طرفداران می گویند که نیم میلیون نفر انسان در این پروژه درگیر بوده اند، اما این آمار شامل تمام مهندسان دون پایه در تمام شرکت های سراسر دنیا هم می شود. حالا اگر یک مهندس در کارخانه ای در سیاتل دارد قطعه ای می سازد و رئیس او به او می گوید که این قطعه را برای پروژه ی آپولو می سازیم، آیا این مدرکی دال بر رخ دادن فرود بر روی کره ی ماه می شود؟ البته که نه. این که مدرک نمی شود. ولو این که اگر آن مهندس می دانست که هرگز این قطعه را برای سفر به ماه نساخته اند، باز هم پیش همه است که به کره ی ماه رفته است تا این که یک جورهایی احساس غرور کند. قطعات مورد نیاز برای آپولو در کارخانه های مختلف بسیاری در سراسر جهان ساخته شد. مثلاً منعکس کننده ی لیزری که تصور می شود بر روی ماه قرار گرفته است، توسط فرانسه ساخته شده است. ناسا یونیت را از کمپانی فرانسوی گرفت و این آخرین چیزی بود که آنها دیدند. احتمالاً این قطعه در جایی مثل لانگی بایگانی شده است، اما چیزی که با اطمینان می شود گفت این است که این قطعه روی ماه نیست. آیا آن مهندسان فرانسوی مدرکی برای فرود انسان بر روی ماه محسوب می شوند؟
نه، البته که نه، افراد خیلی کمتری (کمتر از 200 نفر) مستقیماً در این ماجرا درگیر شده اند تا تعداد افرادی که شاهد وقوع اتفاق واقعی هستند، به حداقل برسد. هیچ نیازی نیست که آنها حرفی بزنند و افشاگری بکنند چون آنها واقعاً نسبت به آمریکا حس وطن پرستی دارند و هیچ چیز در مخالفت این قضیه نخواهند گفت. حتی اگر دروغ بزرگی به مردم قبولانده شده باشد. این دلیل اول، اما دلیل دوم، آنها به میلیون ها دلار پول نیاز ندارند تا به فکر آینده ی خود باشند، چون همین الان پول زیادی از ناسا بری ساکت ماندن می گیرند.
9- چرا روسیه برای فاش کردن این دروغ کاری نکرد؟
این هم یکی دیگر از دستاویزهای طرفداران واقعی بودن این ماجرا است. اما آنها در واقع بر حقیقتی تکیه کرده اند که روسیه چگونه پیشرفت های فضایی آمریکا در اوایل دهه ی شصت را مسخره می کرد (طی دوره ی خورشچف/کندی). خروشچف همیشه شکست های امریکا را به سخره می گرفت و پرواز فضایی آلن شیارد را که 15 دقیقه بیشتر طول نکشیده بود، در برابر آنچه روسها انجام داده بودند، پرواز یک کک خوانده بود. اما وقتی که دوره ی خروشچف در سال 1964 به پایان رسید، رهبر جدید روسیه، برژنف هرگز آمریکا را مسخره نکرد و روسها فقط سرشان به کار خودشان بود. اما چیزی که خیلی از مردم نمی دانند این است که جعلی بودن فرود بر روی کره ی ماه، در همان زمان، هم در روزنامه های روسیه و هم در روزنامه های سراسر جهان مورد بحث و تأیید قرار گرفته بود اما آن داستان ها از طرف رسانه های غربی بایکوت شده بود. به یاد آورید که در سال 1969 شوروی کشوری بود که در همه جا جاسوس داشت (یک نمونه از این جاسوس ها: کیم فیلبی رئیس بخش ضدشوروی سازمان جاسوسی خارجی انگلیس موسوم به MI6 خود جاسوس شوروی بود و تا دهها سال هر شب چمدانی از اسرار و مدارک وزارت خارجه ی انگلیس را مثل زنبیل سبزی برای گرفتن میکرو فیلم به خانه های امن (کا گ ب(سازمان جاسوسی شوروی) می برد).
روسیه می توانست برای جهان فاش کند که این ماجرا، جعلی بوده است و احتمالاً این کار را می کرد اگر خورشچف همچنان بر سر قدرت بود اما کشورهای غربی به آسانی این کار را دلیلی بر حسادت روسیه بر پیروزی آمریکا بر روسیه در این رقابت می خواندند. اما روسها برنامه ی بهتری در سر داشتند، برای این که بدانید این برنامه چه بوده است باید با نحوه ی کار ایدئولوژی کمونیست ها در سال 1969 آشنا باشید. در آن زمان اتحاد شوروی تصور می کرد که جاودانه خواهد ماند و هرگز تصور نمی کرد که به 20 کشور تقسیم شود و نهایتاً برای 50 سال عمر کند. راه حل آنها برای این کار ناسا این بود که عقب بنشینند و حرفی نزنند و در امن و امان تصور کنند که در آینده ای نه چندان دور تمدن غرب از خواب بیدار خواهد شد و خواهد فهمید که دولت آمریکا به آنها دروغ گفته است. این کار خیلی ها را در برابر آمریکا قرار خواهد داد و رسانه های غربی احساس خواهند کرد که رودست خورده اند و احمق به نظر آمده اند و بیشتر از این نمی توانند به آمریکایی ها اطمینان کنند. این دقیقاً همان چیزی بود که شوروی انتظار داشت، رخ دهد مثلاً رسانه هایی در مقابل منبع صحیح و موثقی قرار بگیرند که بیشتر از این قابل اعتماد نیست. اگر روسیه همچنان دولت کمونیستی بود، رهبران آن به دولت آمریکا می خندیدند که این گونه توسط شهروندان خودش تحت فشار قرار می گیرد.
و در پایان هیچ چیز را اگر باور نکردید، اشکالی ندارد. فقط به من بگویید چرا در 40 سال پیش انسان به ماه رفت و سالم برگشت، اما حالا دیگر قادر به چنین کاری نیست؟


نوشته شده در سه شنبه 88/3/5ساعت 10:23 عصر توسط امیرحسین فرمد نظرات ( ) |

بــــــزرگــــتریـــــن دروغ قرن بیســــــــــــــتم



این مطلب کمی طولانی است ولی جالب است که بدانیم سفر به ماه دروغی بیش نبوده است. اگر خاطرتان باشد چند سال پیش هم تلویزیون ایران فیلمی به نام کاپری کورن وان (یک) پخش کرد که محتوای آن سفر دروغین به مریخ بود.



خبرگزاری فارس: ما مدارکی داریم که فرود انسان بر روی ماه در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 دروغی بزرگ بوده است.

 


"در دروغ بزرگ همیشه قدرت معینی از قابلیت باور کردن وجود دارد.چرا که افراد زیادی از یک ملت همیشه تحت تأثیر عواطف به راحتی گول می خورند حالا یا عمدی یا سهوی. و به خاطر سادگی و بی آلایشی و صداقت باور آنها، راحت تر قربانی یک دروغ بزرگ می شوند تا یک دروغ کوچک.چرا که آنها خودشان در موارد کوچک، دروغ های کوچک می گویند و از گفتن دروغ های بزرگ شرم دارند (و دولت مردان در این مورد شرمی هم ندارند)هرگز به ذهن این مردم خطور نمی کند که دروغ های خیلی بزرگ بسازند و هرگز هم باور ندارند که دیگران چنان گستاخ باشند که این چنین صداقت را بدنام کنند ولو این که مدارک این چنین دروغی را برای ذهن آنها ثابت کنند آن هم به طور آشکار، باز هم به دروغ بودن آن دروغ بزرگ شک دارند و همچنان فکر می کنند که حتماً توضیحی وجود دارد. چنین دروغ بزرگ گستاخانه ای همیشه رد پاهایی پشت سر خود به جای می گذارد. حتی بعد از این که سرهم بندی شد و توسط متخصص های جهانی دروغ گویی وتمام کسانی که برای دروغ گفتن در هر دروغ گویی با هم همکاری می کنند، به عنوان یک حقیقت شناخته شد. این افراد در حال حاضر به خوبی می دانند که چگونه از این دروغ ها برای اهداف توسعه طلبانه خود استفاده کنند "
آدولف هیتلر (1925)
حتی یک تفاله ای از کیسه ی زباله ی زمین مانند آدولف هیتلر هم می دانست که چگونه توده های مردم را با مهارت اداره کند و گول بزند پس شما به واقع فکر می کنید که آمریکا انسان را بر روی ماه فرود آورده است؟ خوب، دوباره فکر کنید.ما مدارکی داریم که فرود انسان بر روی ماه در اواخر دهه ی 60 و اوایل دهه ی 70 دروغی بزرگ بوده است.
برای شروع بهتر است بدانید که تنها 100 نفر در پروژه فرود بر روی کره ی ماه درگیر بوده اند.مرکز کنترل در هوستون (Houston) به علاوه بیشتر زنان و مردانی که بر روی این پروژه کار کرده اند، شکی باقی نمی گذارند که این کار یک دروغ بوده است. اما چگونه ممکن است؟ خیلی ساده. قدرت کسی که چنین افتضاحی را به بار آورده هرگز اجازه نمی دهد که کسی این تصور را داشته باشد. هزاران نفری که درگیر این ماجرا شده اند، تنها نگران قسمت کوچکی بودند که مربوط به آنها بود. مهندسان، مکانیک ها، برنامه نویسان کامپیوتری و... کاری نداشتند که با هم مشترک باشد.بنابراین بیشتر افراد از چیزی از یک پروژه ی هالیوود سر بیرون می آورد، چیزی نمی فهمند.
در سال 1962، رئیس جمهور آمریکا، جان اف کندی گفت که یک تصوری از آمریکا دارد که تا قبل از پایان این دهه می تواند انسان را بر روی ماه فرود آورد و دوباره وی را به زمین بازگرداند. امروز، ما نمی دانیم که کندی آن روز می دانست که این کار واقعاً ممکن است یا نه اما مدت کوتاهی پس از ترور او، بهترین دانشمند جهان در زمینه ی موشک که در این پروژه کار می کرد به لیندون جانسون اطلاع داد که علم حداقل تا 30 سال آینده از انجام چنین پروژه ای ناتوان است. حقیقت این است... در واقع آنها کمی خوش بین بودند. الآن و اینجا ما 40سال از آن تاریخ را گذرانده ایم و هنوز هم تکنولوژی قادر به فرستادن یک انسان به ماه و باز گرداندن سالم وی به زمین نیست. قدرت هایی که در مورد این کلاهبرداری تصمیم گرفتند به این نتیجه رسیدند که اگر آنها نتوانستند انسانی را به ماه بفرستند وبه سلامت به زمین بازگردانند، کاری که آنها باید بکنند این است که از ناسا بخواهند این چنین پروژه ای را جعل کند و پس از آن میلیاردها دلار از پول مالیات دهندگان که برای سرمایه گذاری در این پروژه در نظر گرفته شده بود را برای خود بردارند. پس از آن، آنها تصمیم گرفتند که واقعاً می توانند کل این ماجرا را جعل کنند آنهم فقط با قسمتی از پولی که برای این کار آماده شده بود. این جا در عکس زیر مکانی در ایسلند است که ما فهمدیم که بسیاری از کلک ها و دروغ های ناسا در آن ساخته شده است.
در این جا چند حقیقت وجود دارد که باید به ذهن بسپارید که نمی شود واقعاً انسانی را به ماه فرستاد و غیر ممکن است:
 


ماه به طور دائم توسط شهاب سنگ های خیلی ریز که با سرعت بیست هزار مایل در ساعت حرکت می کنند، در حال بمباران شدن است. برای این که تصور درستی داشته باشید گلوله یک تفنگ با سرعت 800 مایل بر ساعت حرکت می کند. ماه هم هیچ اتمسفری ندارد که سرعت این شهاب سنگ ها را کم کند. اگر یکی از فضانوردان یا یکی از واحدهای ماه نشین توسط یکی از این شهاب سنگ ها ضربه ای ببیند حتی اگر این شهاب سنگ به اندازه ی یک دانه برنج باشد، آن وقت کار تمام است. عجیب این که ناسا در آن زمان اصلاً نگران چنین موضوعی نبود.



این یک مورد واقعاً دیگر خیلی خنده دار است. به پوتین های نیل آرمسترانگ (اولین انسانی که آمریکایی ها مدعی اند بر روی ماه پاگذاشت) نگاه کنید. به کف پوتین نگاه کنید و به عکس که ناسا ادعا می کند اولین نقش پوتین بر روی ماه بود.



این دونقش هیچ شباهتی به هم ندارند. ناسا سرانجام به خاطر اشتباهش طفره رفت و حالا ادعا می کند که پوتین هایی که آرمسترانگ روی ماه پوشیده بود قبل از این که ماه نشین اورا سوار کند روی سطح ماه رها شد و به زمین بازگردانده نشد، مطمئناً همین که ناسا گفته، درست است...
یک مشکل دیگر، یک سری امواج کشنده در فضا وجود دارد نه تنها برای فضانوردان بلکه برای عکس هایی که ممکن است بخواهد گرفته شود هم کشنده است و آنها را از بین می برد. خیلی خنده دادر است که ناسا سعی کرده که با حیله این رسوایی دیگر را هم از سر بگذراند. در یک دقیقه به شما نشان می دهیم که چنین عکس هایی که ناسا ادعا می کند روی ماه گرفته شده است جعلی است.



ماه بر روی زمین که 250 هزار مایل با آن فاصله دارد نور می اندازد، برای این که چنین سطحی به این روشنایی بخواهد وجود داشته باشد، حتما، برای هر کس کور کننده خواهد بود. بنابراین اصلاً فکرش را هم نکنید که با تکنولوژی آن روز (حتی امروز) بتوان عکس گرفت که ظاهر هم بشود. اما هیچ کدام از چنین عکس هایی که فضانوردان گرفتند، کوچکترین مشکلی نداشت.
نیل آرامسترانگ کسی که ناسا مدعی است اولین انسانی است که پا بر روی ماه گذاشت هم اکنون (این مقاله قبل از مرگ وی تألیف شده بود) دچار بیماری روح شده است چرا که تمام عمرش مجبور بوده با این دروغ زندگی کند. عجیب این که ما هیچ گاه ندیدیم که فضانوردانی که بر روی ماه راه رفته اند در یک جمع مردمی از جزئیات این سفر حرف بزنند. چرا این کار را نکردند؟ ناسا به آنها اجازه نداد.
در عکس زیر که از ماه نورد گرفته شده ومدعی شده اند که بر روی ماه حرکت کرده است هیچ رد لاستیکی در عقب یا جلوی آن دیده نمی شود.



به عکس بالا نگاه کنید علامت آمریکا بر روی سفینه ی ماه نشین با نوار چسب اسکاچ چسبانده شده این نوارچسب حتماً باید تحمل دمای 400درجه را داشته باشد آیا می توانسته است؟ من که مطمئنم نمی توانسته شما چطور؟



به این عکس نگاه کیند عکسی است از پیت کانراد از آپولو 12 اگر به قسمت بالایی کلاهش نگاه کنید، در قسمت بالا سمت راست انعکاس پروژکتور نورپردازی استودیویی را می توانید ببینید.



چرا سایه این دو فضانورد در امتداد هم نیست؟!
حالا یک چیز جالب دیگر، اولین سیگنال های ارسالی از ماه ابتدا به استرالیا رسیده است، استرالیایی های می گویند که در اولین تصویر مخابره شده دیده اند که یک نفر یک قوطی کوکاکولا را که در تصویر بوده از تصویر بیرون پرت کرده است.
یا مثلاً به این عکس توجه کنید که در آن پرچم آمریکا به آرامی توسط باد در حال تکان خوردن است. جالب این که در ماه هیچ گونه جریان بادی وجود ندارد. چون ماه اتمسفر ندارد.



برای آنکه سفر به فضا امکان پذیر شود، ناسا تأسیس شد. برنامه ی فضایی آپولو این طور وانمود کرد که انسان می تواند به فضا سفر کند و بر روی ماه پیاده روی کند. هر کدام از پروژه های آپولو با دقت تمرین می شد و سپس با دقت بسیار بیشتر در صحنه های نمایش در سایت آزمایشی فوق سری کمیسیون انرژی اتمی در صحرای نوادا و استودیوهای کاملاً امن ومحافظت شده والت دیزنی که در آن یک مدل بزرگ از ماه بود، به صورت فیلم در می آمد. همه ی اسامی، مأموریت ها، محل های فرود و تمام وقایع در برنامه ی فضایی آپولو انعکاس مراسم و تشریفات سری و سمبل آیین های سری پنهان روشنفکران است. شفاف ترین چیز انفجار ساختگی سفینه ی فضایی آپولو 13 که آکوریس (عصر جدید) نامیده شده بود، که در ساعت 1:13 (زمان نظامی 1313) در 13 آوریل 1970 رخ داد. این رخداد استعاره ای از جشن درگیرکردن مرگ و انفجار، شغل تابوت سازی، مشارکت با جهان معنوی و... در این پروژه بود. سفرهای اکتشاف ماه متوقف شدند چرا که ادامه دادن این دروغ بزرگ بدون آشکار شدن آن امکان پذیر نبود و البته آنها دیگر داستانی برای سرهم کردن نداشتند.
هیچ انسانی، هیچ گاه از ارتفاع 300 مایلی بالاتر نرفت. در این ارتفاع فضانوردان تحت فشار تشعشعات کمربند ون آلن بودند و البته کمربند ون آلن از آنها در برابر بی نهایت تشعشعات کیهانی محافظت می کرد. هیچ انسانی هرگز در هیچ برنامه ی فضایی آشکار برای عموم مردم، دور ماه نگشت، روی آن فرود نیامد و روی ماه پیاده روی نکرد، هیچ کس، هیچ وقت. حتی اگر چنین چیزی هم رخ داده باشد آنهم به صورت واقعی، باید از تکنولوژی خیلی بالایی استفاده شده باشد و هیچ کس هم از آن خبر نداشته باشد (حتی حالا هم چنین تکنولوژی پیشرفته ای در اختیار ما نیست).
آن تشعشعات عظیم که در کمربند ون آلن با آن روبروی می شویم، تشعشعات خورشیدی، پرتوهای کیهانی، روشنایی خیره کننده خورشید، کنترل دما و خیلی از مشکلات دیگر به هیچ موجود زنده ای اجازه نمی دهد که با چنین سطحی از تکنولوژی که ما در اختیار داریم، از اتمسفر خارج شود. هر دانش آموز با هوش دبیرستانی با یک کتاب فیزیک پایه می تواند ثابت کند که فرود آپولو بر روی ماه توسط ناسا جعلی بوده است.
اگر باز هم شک دارید، توضیح دهید که چگونه فضانوردان روی ماه پیاده روی کردند ،آن هم با لباس فضایی و در معرض نور خورشید کامل و گرمایی که در خلأ موجود در سطح ماه با درجه حرارت 256 درجه، آنها را احاطه کرده بود و تازه اینها غیراز اثرات شهاب سنگ های آسمانی، پرتوهای کیهانی، پرتوهای خورشیدی و... است. ناسا به ما می گوید که ماه هیچ اتمسفری ندارد و فضانوردان این سازمان در خلأ کامل بوده اند.
گرما با به عنوان حرکت و لرزش مولکول های ماده معنی می شود. حرکت سریع مولکول ها، یعنی دمای بالاتر. حرکت آرامتر مولکول های یعنی دمای پایین تر. صفر مطلق دمایی است که در آن حرکت مولکول ها، متوقف می شود. برای داشتن گرما یا سرما، باید ملوکول هایی موجود باشند.
خلأ حالتی از نیستی است که هیچ مولکولی وجود ندارد. خلأ هم درجاتی دارد.دانشمندان معتقدند که خلأ کامل وجود ندارد. فضا شبیه ترین چیز به خلأ کامل است که برای ما شناخته شده است. در جایی که ما به عنوان فضا می شناسیم مولکولهای بسیار کمی وجود دارد که مفهوم اندازه گیری سرما وگرما در آن غیر ممکن است. این همان دلیلی است که براساس آن ما از فلاسک یا بطر های خلأ برای نگهداری مایعات سرد یا گرم استفاده می کنیم تا بدون نیاز به دوباره سرد کردن یا دوباره گرم کردن، دمای آنها حفظ شود.
همه ی انواع پرتوها در خلأ حرکت می کنند اما هیچ تأثیری برخلأ ندارند. پرتوهای گرمایی خورشید در فضا حرکت می کنند اما فضا را گرم نمی کنند. در واقع پرتوهای گرمایی خورشید به هیچ وجه تأثیرگذار نیستند تا وقتی که به ماده برخورد کنند. حرکت های مولکولی وقتی انرژی موجب به صورت مستقیم توسط ماده دریافت شود، زیاد می شوند. زمانی که طول می کشد تا ماده بر اثر نور مستقیم خورشید در فضا گرم شود، به رنگ نور، خواص عنصری آن، فاصله از خورشید، و نرخ جدب موج گرمایی توسط ماده بستگی دارد. فضا داغ نیست. فضا سردنیست.



با توجه به قدرت موتور یک ماه نشین هیچگونه تغییری بر سطح ماه مشاهده نمیشود!!

اجسامی که گرم می شوند به وسیله ی فضا نمی توانند سرد شوند. اولین کار برای سرد کردن یک جسم این است که آن را از معرض نور مستقیم خوشید دور نگه داریم. چیزهایی که در سمت سایه ی یک چیز دیگر قرار دارند، عاقبت سرد می شوند، اما نه به خاطر این که فضا سرد باشد. فضا سرد نیست. گرما و سرما در خلأ فضا وجود ندارد. قوانین حرکت دستور می دهند تا مولکولها آهسته تر حرکت کنند. اگر هیچ منبع گرمایی دیگری نباشد، اجسام بالاخره سرد می شوند، اما از آنجایی که خلأ موجود در فضا یک عایق کامل محسوب می شود، زمان زیادی طول می کشد تا یک جسم سرد شود حتی زمانی که به طور کامل از معرض امواج گرمایی یا دیگر امواج خارج شود.
ناسا تأکید می کند که لباس هایی که فضانوردان مثلاً روی سطح ماه پوشیده بودند، دارای تهویه مطبوع بوده است. یک سیستم تهویه مطبوع بدون تبادلگر گرمایی، نمی تواند کار کند. یک تبادلگر گرمایی به طور ساده این طور کار می کند که گرمایی را که در یک میانجی مثل گاز فریون، جمع شده است را می گیرد و به جای دیگری منتقل می کند. برای این که سیستم تهویه مطبوع کار کند و گرما را به مکان دوم انتقال دهد، به یک میانجی دیگر که مولکول هایش گرما جذب کند مثل هوا یا آب احتیاج دارد. (این میانجی دوم در آشپزخانه خانه، هوای موجود در آشپزخانه است). یک سیستم تهویه مطبوع نخواهد توانست که در خلأ کار کند. یک لباس فضایی که در محاصره ی خلأ قرار دارد نمی تواند گرمای داخل لباس را بگیرد و به مکانی دیگر بدهد. به یاد آورید که خلأ یک عایق کامل است. در چنین شرایط محیطی ای، یک انسان در لباس فضایی خود، بریان می شود.
ناسا ادعا می کند که لباس فضایی آنها به وسیله یک سیستم آب پایه که در لوله های اطراف بدن فضانورد کار می کرده است، خنک می شده است که آن هم توسط یک محافظ مارپیچی در قسمت پشتی لباس فضانوردان، از نور خورشید محافظت می شده است.
ناسا ادعا می کند که آب بر روی مارپیچ اسپری می شده تا لایه ای از یخ ایجاد شود. ظاهراً پس از آن، یخ که آن گرمای عظیم را جذب کرده است بخار می شده و به فضا می رفته است. در این مورد دو مشکل وجود دارد که به هیچ وجه قابل توضیح نیست:
1- میزان آبی که برای انجام این کار باید توسط فضانورد حمل شود، حتی برای زمان بسیار کوتاهی (آنهم برای دمای 155 درجه بالای نقطه ی جوش آب) آنقدر زیاد است که برای فضانورد امکانپذیر نیست.
2- ناسا ادعا کرده است که آنها یخ در سطح ماه پیدا کرده اند. ناسا ادعا می کند که محافظت توسط یخ (در برابر پرتوهای خورشید) اظهارات جعلی آنها را در مورد سیستم تهویه مطبوع را نقض نمی کند.
این را به خاطر داشته باشید. در مورد این موضوع فکر کنید آن هم وقتی که یک روزصبح با یک فلاکس پر از قهوه بیرون می روید. در این مورد خیلی طولانی و عمیق فکر کنید آن هم وقتی که یک فنجان قهوه ی داغ (4 ساعت پس از صبح) می ریزید تا با نهار بنوشید. باز هم در این مورد فکر کنید که چگونه چنین چیزی ممکن است آن هم در آخر روز وقتی باز هم یک فنجان قهوه ی گرم دارید که بخورید.
قوانین یکسان فیزیکی در مورد هر وسیله ای که در فضا سفر می کند، اعمال می شود. ناسا ادعا می کند که فضاپیما به آرامی چرخش می کرده است تا قسمت های قرار گرفته در سایه، به وسیله ی سرمای جان فرسای فضا سرد شود... سرمای جان فرسایی که وجود ندارد. در واقع تنها کاری که چرخش سفینه می توانسته انجام دهد، آن بوده است که گرمایی ثابت و حتی بیشتر برای سفینه را سبب شود همانند وقتی که شما یک هات داگ را روی آتش می چرخانید. در واقع یک غذا که نامش فضانورد آپولو بوده است، پخته می شده است. حداقل کاری که می شود کرد این است که وقتی سفینه به زمین بازمی گردد شما دلتان نمی خواهد که در سفینه را باز کنید.
ناسا خودش هم بهتر می داند که اگر چنین سیستم خنک کننده ای برای لباس فضانوردان تعبیه کرده بوده است، باید برای سفینه مدل بزرگترش را قرار می داده است. هیچ راکتی چنین حجم عظیمی از آب (برای سفینه و فضانوردان) را حتی برای زمانی کوتاه نمی توانسته حمل کند.
آب وزنی حدود 62 پوند بر فوت مکعب دارد. فضا و جرم آبی به این مقدار، برای حمل توسط راکت ها خیلی خطرناک بوده است. هیچ گاه چنین مقدار عظیمی از آب در هیچ مأموریتی نه برای فضانوردان نه برای سفینه ها، حمل نشده است.
بر روی نوارهای ضبط شده به اصطلاح سفر به ماه، فضانوردان به تلخی از سرمایی که در حین سفر نیز بر روی سطح ماه با آن روبرو بوده اند، شکایت کرده اند. آنها گفته اند از گرماسازهایی استفاده کرده اند که برای غلبه بر سرمای وحشتناک فضا کافی نبوده است. انجام چنین حیله ای هم ضروری بوده است چرا که مجبور می شده اند روزی حقیقت را بگویند. حقیقت را. این حیله همچنین مدرکی از خواری و غرور است که درآن روشنفکران همچنان کارهای انسان های معمولی را انجام می دهند.
چیزی که ما شنیدیم در واقع از یک سیستم سرمازای قوی در صحنه ی نمایش و ضبط فیلم مأموریت آپولو 11 بوده است. این صحنه ی نمایش و فیلم سازی در سایت آزمایش فوق سری کمیسیون انرژی اتمی در صحرای نوادا قرار داشته است جایی که دمای هوا به طور معمول 100 درجه فانهایت است. در گرمای مستقیم خورشید، فضانوردان هرگز نباید سردشان می شده است حتی در فضا که خلأ آن یک عایق کامل است.
به عنوان مدرک، ماه نشین را که در مؤسسه ی اسمیت سونیان (smith sonian institute) در معرض نمایش عمومی قرار دارد، بررسی کنید و به هسته ی موتور راکت که درون ماه نشین قرار داده شده است توجه کنید که به قمست بالای نازل راکت در قسمت پایین مرکزی ماه نشین متصل شده است. این همان موتور راکتی است که می گویند نیروی اضافه برای فرود بر ماه و برخاستن از آن را فراهم کرده است. درنمونه ی واقعی ماه نشین این موتور راکت موجود است اما در فیلم ها و عکس هایی که گفته می شود روی ماه از ماه نشین گرفته شده است دیده نمی شود. پس از آن نظری به شبیه ساز ماه نشین بیندازید و شما خواهید فهیمد که دقیقاً کجا چنین حقه ای به صورت فیلم درآمده است.
یک فکر خوب دیگر هم برای عملی کردن وجود دارد. این که اندازه ی ابعاد فضانوردان در لباس های فضایی شان و ابعاد واقعی درب ورود و خروج ماه نشین را اندازه بگیرید. همچنین ابعاد داخلی ماه نشین را اندازه بگیرید و پس از آن خواهید فهیمد که فضانوردان (یا همان دروغگوها) نمی توانسته اند با لباس فضانوردی از درب ماه نشین وارد آن شوند یا از آن خارج شوند. (واقعاً حواس پرتی هم حدی دارد). محل لولاهای درب ورود و خروج توجه کنید و سپس به شبیه ساز آموزش ماه نشین نگاهی بیندازید و همه ی ابعاد را اندازه بگیرید (همه ی آنهایی که در بالا گفته ام) و حالا حواستان به محل لولا های درب ورود و خرج خیلی بزرگتر باشد تا روشن شوید...
ناسا ادعا می کند که لباس های فضایی ای که فضانوردان پوشیده بودند، در سطح ماه فشارشان را 5psi بالاتر از فشار محیط برده اند (فشار خلأ صفر psi است) ما دستکش هایی را که ناسا ادعا می کند فضانوردان در دست کرده اند را امتحان کردیم و فهمیدم که آنها از مواد قابل انعطاف ساخته شده اند و هیچ وسیله ی مکانیکی، الکتریکی یا هیدرولیکی در آنها تعبیه نشده است تا هنگامی که آنها را در دست دارند، به انگشتان آنها کمک می کنند. آزمایش ها به روشنی نشان می دهد که چنین امکان استفاده کردن از چنین دستکش هایی وجود ندارد به طوری که پوشنده ی آنها امکان خم کردن مچ یا انگشتان را برای انجام هیچ کاری ندارد وقتی که با فشار پنج psi بالاتر از فشار محیط پرشده باشد، حالا در خلأ باشد یا در جو زمین (فرق نمی کند). به واقع ناسا فیلم ها و عکس هایی را نشان داد که درآنها فضانوردان از دست ها و انگشتان شان به راحتی در طی به اصطلاح سفر به کره ی ماه، استفاده می کنند. فیلم به وضوح نشان می دهد که به هیچ وجه هیچ فشاری درون دستکش ها وجود ندارد... شرایطی که در آن بیهوش شدن به علت کاهش فشار اتمسفر به صورت آنی و انفجاری رخ خواهد داد و نتیجه ی آن تقریباً مرگ ناگهانی است، اگر واقعاً فضانوردان درمحیط خلأ باشند. اگر باور نمی کنید، خودتان امتحان کنید. یک آزمایش ساده است و لازم نیست که حتماً متخصص موشک باشید. اینها چند دلیل، از بیش از یک صد دلیل ساده و راحت برای اثبات قابل قبول علمی ماجرا بود که نشان می دهد چگونه ناسا و برنامه ی فضایی آپولو بزرگترین دروغ هایی بوده اند که به مردم راست پندار جهان، قبولانده شده است.
ما تلاش کردیم که اطلاعاتی در مورد فعالیت هایی در منظومه شمسی که همزمان با پروژه ی آپولو فعال بوده اند، تهیه کنیم. فهمیدیم که این اطلاعات برای تمام روزها و تمام سالها قابل دسترسی است، غیر از روزها و ساعت هایی که مأموریت آپولو(به اصطلاح) در حال انجام بوده است. این اطلاعات از هیچ سازمان دولتی شامل ناسا، سازمان ملی اقیانوس و اتمسفر (NOAA) و رصدخانه دریایی قابل تهیه نیست. این اطلاعاتی است که به طور عادی جمع آوری می شود (چیز عجیبی برای پنهان کردن ندارند) و شامل تاریخ های پرتاب، تاریخ ها و زمان های فرود و آسیب های سنگین ناشی از پرتوها می باشد. این اطلاعاتی است که باید وقتی که فضانوردان با ماه پیما روی ماه حرکت می کرده اند، مشاهده می شده است، اگر که به واقع فضانوردی روی ماه بوده باشد. این اطلاعات قابل دسترسی نیست چرا که اثبات خواهد کرد که آن فضانوردان کذایی مثل سیب زمینی برشته شده اند. جسد آنها باید به زمین باز می گشت اگر واقعاً آنها، تلاش کرده اند چنین مأموریتی انجام دهند.
به علاوه، اگر تمام دلایل بالا را کنار بگذاریم فیلم ها و عکس هایی مأموریت آپولو به راحتی جعلی بودن آن را اثبات می کند. هر کسی با کمترین سطح اطلاعات درباره ی استودیوهای فیلم برداری، استودیوهای نورپردازی و واقعیت های فیزیکی ماه به راحتی می تواند ثابت کند که مدارک بصری پروژه ی فضایی آپولو (عکس ها و فیلم ها) توسط ناسا جعل شده است. هیچ فیلم رنگی ای برای بشر این قدر شناخته شده نیست که شامل چنین جزئیات عالی در سایه ها و قسمت های روشن عکس هایی که گفته می شود روی ماه گرفته اند، باشد. هر عکاس حرفه ای که این عکس ها را ببیند به شما می گوید که چنین عکس هایی در محیط های کنترل شده ای گرفته شده اند و چنین عکسی متعلق به محلی با تابش مستقیم نور خورشید، و آنهم در خلأ نیست. بعضی از این اشکالات و اختلاف ها در عکس ها چنان است که حتی کسانی که هم که خیلی خوش بین هستند، وقتی این اختلافات را برای آنها روشن کنی به مِن و مِن شنیدنی ای می افتند. بعضی ها واقعاً به یک شوک آرام فرو می روند. برخی در هم می ریزند و گریه می کنند. من خودم کسانی را دیده ام که به شدت عصبانی شده اند و در حالی که این عکس ها را پاره می کنند، جیغ هم می زنند.
کلینیک نکت (kleinik nekt) فرمانده ی عملیات های ناسا در زمان پروژه ی آپولو، الآن هم "عضو فراماسونری سی و سومین مرتبه " است و برادرش هم حاکم مطلق و مشهور هیئت سی وسومین مرتبه از رسم اسکاتلندی باستانی و پذیرفته شده ی فراماسونری است (فرماسونری یعنی فراموش خانه) این عضویت جایزه ی او برای مقاومت در چنین ماجرایی بوده است. همه ی گروه اولین فضانوردان فراماسون بوده اند. عکسی از نیل آرمسترانگ (اولین کسی که مثلاً روی ماه پیاده شد) در خانه ی معبد واشینگتن وجود دارد که در آن نواری که علامت فراماسونری است روی ران او آنهم بر روی ماه قرار دارد. همه ی اعضای بلند پایه ی رسمی ناسا جزء اشراقیون، مارکسیست ها یا کمونیست بوده اند و هستند.
اتحادجماهیر شوروی فقط یک برنامه ی فتح ماه سرنشین دار را برنامه ریزی کرده آن طور که من تحقیق کردم کیهان نوردهای شوروی وقتی که از کمربند ون آلن بالاتر رفته اند، جزغاله شده اند. شوروی هیچ گاه دوباره تلاشی برای فرستادن انسان به کمربند ون آلن یا بالاتر از آن صورت نداد. (کاری شبیه کاری که عقل سلیم می کند). وقتی که انسان نمی تواند از تشعشعات سنگین کمربند ون آلن جان سالم به در ببرد، چگونه می تواند روی ماه فرود آید؟ اتحاد جماهیر شوروی برنامه ی فرستادن انسان به ماه را منحل کرد.
اثری که این ماجرا بر روی انسان های جهان داشت، این بود که اگر ما می توانیم به ماه سفر کنیم، دیگر موجودات زنده ی کیهان هم می توانند به زمین ما سفر کنند. سناریوی حمله ی بیگانگان به زمین از آن زمان مرسوم شده است.
فاش سازی های اخیر در باره ی طبیعت کلاهبردار ناسا و برنامه ی فضایی آپولو که توسط اداره ی اطلاعات ودیگران صورت گرفت موجب سیل تبلیغات و برنامه ی تلویزیونی شد تا مردم گول خورده در خواب عمیق جهالت باقی بمانند. بلندپروازترین آنها "آپولو 13 " و "از زمین تا ماه " هستند که در هر دو بازیگر و تهیه کننده ی معروف، تام هنکس کار کرده است.


 

 


نوشته شده در سه شنبه 88/3/5ساعت 10:22 عصر توسط امیرحسین فرمد نظرات ( ) |

 

دستکاری در کار مغز همواره فکر دانشمندان و حتی مردم عادی را به خود مشغول کرده است.


از وقتی که انسان پی به فعالیت پیچیده و توانایی‌های بالای مغز برد، همواره برای رسیدن به قدرت هوشی بالاتر در تلاش بوده است.


میان تلاش دانشمندان، مردم عادی نیز خود را از قافله عقب نگه نداشته‌اند.


بعضی‌ها با مصرف مواد غذایی و به خصوص برخی گیاهان سعی در افزایش حافظه دارند. بعضی دیگر از داروهای مصنوعی برای افزایش حافظه و توانایی مغز استفاده می‌کنند.


شاید شما هم در شب‌های امتحان از این داروها مصرف کرده باشید یا حداقل کسانی را می‌شناسید که قبل از امتحان برای تقویت قوای فکری خود دارو مصرف می‌کنند.
داروهایی که برای افزایش حافظه مورد استفاده قرار می‌گیرند


یکی از فواید اصلی داروهای محرک (مانند کوکائین، افدرین و آمفتامین‌هایی چون ریتالین)‌ توانایی آنها در افزایش انرژی مغز و تمرکز است. آنها تمرکز روی کار و درس خواندن را برای مدت طولانی افزایش می‌دهند.


در مطالعه‌ای که در سال 2008 روی 1400 نفر انجام شد و در مجله Nature به چاپ رسید، 20 درصد از افراد تحت مطالعه عنوان کرده بودند که از داروها برای افزایش تمرکز و حافظه استفاده می‌کنند. این مطالعه ، سه دارو را مورد بررسی قرار داد: ریتالین، داروی ضدخواب پروویجیل و مهارکننده‌های گیرنده بتا که هم برای درمان ناراحتی‌های قلبی استفاده می‌شوند و هم اثر ضداضطراب دارند.


ریتالین دارویی است که برای درمان بیش‌فعالی در کودکان استفاده می‌شود، اما افراد سالم از آن برای افزایش تمرکز و دقت استفاده می‌کنند.


بیشتر این افراد دوست دارند، به جای تلاش بیشتر برای درس خواندن، با مصرف قرص، راحت‌تر درس بخوانند. دانشمندان همواره در مورد استفاده ی غیرپزشکی از این داروها هشدار می‌دهند و عنوان می‌کنند که عوارض جانبی داروهای افزایش حافظه، آنقدر مهم است که نباید بدون دلیل از آنها استفاده کرد.


ریتالین و سایر داروهای محرکی چون متادات، استراترا و ... برای درمان اختلال کمبود توجه در کودکان مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما این داروها توسط 15 تا 30 درصد دانشجویان دانشگاه برای پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار می‌گیرند که البته همه این داروهای محرک می‌توانند موجب واکنش‌های روانی مثل توهم، جنون، سوءظن و فقدان بصیرت (پارانویا)‌، هذیان و افکار آشفته شوند.


در مارس 2006،FDA  (اداره غذا و دارو) دریافت که 6 درصد از کودکان بعد از مصرف این داروها دچار واکنش‌های روانی به صورت توهم‌های بینایی و حسی (احساس حرکت حشره، مار و کرم روی بدن) می‌شوند.
عوارض داروهای افزایش تمرکز


پروویجیل به اندازه ریتالین شناخته شده نیست و گزارش‌های کمی مبنی بر وابستگی به آن منتشر شده است. این دارو موجب بیدار ماندن شخص می‌شود و برای درمان اختلالات خواب مورد استفاده قرار می‌گیرد. از عوارض این دارو می‌توان به سردرد، گیجی، آبریزش بینی، تهوع و لرزش اشاره کرد. همچنین این دارو موجب تغییرات فشار خون و اختلال در ریتم قلب می‌شود. بنابراین نباید در افرادی که ناراحتی قلبی دارند، مورد استفاده قرار گیرد.
درست است که حافظه مهم است، ولی فراموش کردن خاطرات بد نیز به همان اندازه مهم است.


 استفاده از داروهای تقویت‌کننده حافظه برای مدت طولانی، موجب تضعیف توانایی شخص در به فراموشی سپردن خاطرات ناگوار می‌شود و به دنبال آن شخص دچار آزارهای روحی ناشی از حوادث ناگوار زندگی خواهد شد که در بعضی موارد موجب ابتلای شخص به بیماری‌های روانی مانند اختلال اضطراب پس از حادثه‌ و... می‌شود.


ریتالین که بیش از سایر داروها مورد استفاده قرار می‌گیرد، نیز بدون عارضه نمی‌باشد. سرگیجه، لرزش، تاری دید، تغییرات فشار خون، بی‌اشتهایی، خشکی دهان، تپش قلب و... همگی از عوارض ریتالین هستند که می‌توانند اشخاص را بر خلاف هدفشان، از فعالیت بیشتر بازدارند.
تفکرات اشتباه درباره داروهای افزایش حافظه


مطالعات اندکی روی این مساله که آیا داروهای افزایش تمرکز، واقعا موجب افزایش قدرت ذهنی افراد سالم می‌شوند یا خیر، صورت گرفته است.


مطالعه‌ای در سال 2003 نشان داد که پروویجیل اثرات مثبتی در حد آزمایشگاهی داشته است. در این مطالعه که روی 60 نفر انجام شد، نشان داده شد که این دارو موجب افزایش فعالیت در بعضی تست‌های شناختی مانند حافظه و طرح‌ریزی‌های سه‌بعدی می‌شود. افرادی که پروویجیل استفاده می‌کردند، احساس تمرکز بیشتری داشتند.


مطالعات روی دانشجویان موجب نتایج نگران‌کننده‌ای شده است.  مطالعه‌ای که در سال 2003 روی دانشجویان سال اول یکی از دانشگاه‌های بزرگ آمریکا انجام شد، نشان داد که 5/13 درصد آنها حداقل یک بار برای دلایل غیرپزشکی از داروهای تقویت‌کننده حافظه استفاده کرده‌اند. در بعضی دیگر از مطالعات نشان داده شده است دانش‌آموزانی که از دارو استفاده می‌کنند، حتی نمره‌های پایین‌تری نسبت به همکلاسان خود کسب می‌کنند. بیشتر آنها فکر می‌کنند این داروها هوش آنها را بیشتر می‌کند و به عنوان یک میانبر برای رسیدن به مدارج بالاتر تحصیلی از آنها استفاده می‌کنند، ولی واقعا این طور نیست.


در ضمن بیشتر مردم فکر می‌کنند که عوارض این داروها خیلی هم جدی نیست، ولی باید بدانید که این تصور هم اشتباه است. مصرف کوکائین گاهی اوقات با پارگی عروق بزرگ همراه می‌باشد. همچنین باید بدانید که کوکائین و آمفتامین‌ها (مانند ریتالین)‌ با ایجاد التهاب در عروق مغز، خطر سکته مغزی را افزایش می‌دهند.


همچنین یک مطالعه که در سال 2005 به انجام رسید، نشان داد که ریتالین می‌تواند اثرات مخربی روی DNA داشته باشد.
راه های جایگزین مصرف این داروها:


دانشمندان توصیه می کنند:


* از آنجا که داروهای محرک با افزایش کاتکول آمین‌هایی مانند دوپامین بر مغز اثر می‌کنند و ورزش‌های هوازی (مثل شنا، پیاده روی، دوچرخه سواری) نیز با اثر بر نوراپی‌نفرین، دوپامین و اپی‌نفرین می‌توانند اثرات این داروها را تقلید کنند.


بنابراین به جای استفاده از دارو، به ورزش روی آورید که همان اثرات را بدون عوارض دارد.


*به مقدار کافی ماهی یا روغن ماهی که سرشار از چربی امگا 3 می‌باشد و برای تقویت حافظه مفید است، را مصرف کنید.


* از همه مهم‌تر تنبلی را کنار بگذارید.


نوشته شده در جمعه 88/3/1ساعت 8:58 عصر توسط امیرحسین فرمد نظرات ( ) |



Design By : P I C H A K . N E T

















>