پای سیب
despite : in spite of با وجود اینکه Car Venturing Out Despite a Snow Storm Despite damage on the wall, the wire is still working Couple enjoying romantic dinner despite crying baby به هم زدن . مختل کردن جوش و کهیر روی پوست . عجولانه و نسنجیده . سیل و موج سریع و ناگهانی مصرف کردن تا تمام کردن . خسته شدن و جونمون دراومدن . شیره چیزی را کشیدن Car exhaust pipe خشونت و سختگیری . سختی و وخاومت ضعیف متحد کردن . یکی کردن cease : stop قطع شدن. دست برداشتن . متوقف ساختن صرفه جو . مقتصد خسیس . خسیسانه و گدامنشانه ملکه . پادشاه با عرض پوزش از تاخیر در آپ کردن درس این هفته ... این چند روز بدجوری کارهایم ریخته بود به هم بازم پوزش
severity : harshness : strictness : violence
Design By : P I C H A K . N E T |